معلمان برنامههایی متنوع و دروس متفاوتی برای تدریس در ساعات مختلف در طول یک هفته دارند. معلمان مدارس ابتدایی عموماً حداقل برای 2 سال به شکل تمام وقت در 1 کلاس تدریس میکنند. یک معلم کلاس اول در همان کلاس را در سال دوم تدریس خواهد کرد قبل از اینکه به کلاس دیگری در پایه سوم و چهارم برود. به این ترتیب معلمان قادرند رابطه نزدیکی با دانشآموزانشان ایجاد کنند. معلمان مدارس مقدماتی متوسطه حداقل دو درس اصلی را به دانشآموزان سطوح مختلف درس میدهند. آنها عموماً تعداد کمیساعات بیکاری در طول روز آموزشی دارند.
معلمان هر هفته بین 23 و 27 درس 45 دقیقهای را تدریس میکنند. ( در بعضی ایالتها بالای 28 درس) معلمان مدارس ابتدایی سنگین ترین میزان تدریس را دارند و تأکید کردند که تدریس 27 کلاس در هر هفته درکلاسهایی با بیش از 30 دانشآموز بسیار مشکل میباشد. اغلب معلمان مدارس ابتدایی مدرسه را بین 12:00الی 1:00 ظهر ترک مینمایند. اغلب معلمان مدارس مقدماتی متوسطه مدرسه را حدود ساعت 1:00 ظهر ترک میکنند. بجز معلمان Gymnasium که کلاس های بالاتر را درس میدهند. مدیران عموماً تا ساعت 4:00 بعداز ظهر و دیرتر هم در مدرسه میمانند.
دانشآموزان کلاس های 1 الی 10 در مدارس ابتدایی و مدارس مقدماتی متوسطه به کلاسهای 25 الی 30 نفره تقسیم میشوند. عموماً این کلاسها از 1 سال تا سال دیگر ثابت میماند. معلم برگزیده شده برای هر کلاس, نه تنها وظایف اجرایی یک کلاس و تنظیم زمان جلسه اولیاءء و مربیان را انجام میدهد بلکه چندین درس را هم تدریس میکند. معلم کلاس همچنین مسئول دفتر کلاسی میباشد که معلمان درآن عنوان درسهای روزانه، سرفصلهای تدیس شده وتکالیف تعیین شده را یاداشت می نمایند. هیچ معلم جایگزین اضافی وجود ندارد. از معلمان خواسته میشود جایگزین معلم غایب شوند.معاون یا مدیر یک برنامه تدریس جایگزینی طرح میکنند که هرگاه معلمیبیمار شود اجرا میگردد. معلمیکه طبق برنامه جایگزین میشود دفتر کلاسی را برای کسب اطلاعاتی درباره پیشرفت کلاس بررسی میکند اگر زمانی که احتیاج به یک معلم جایگزین است، معلمیدر اختیار نباشد، ممکن است کلاس تعطیل شود و دانشآموزان به خانه فرستاده شوند.
معلمان خودشان ملزم به گذراندن یک دوره طولانی آموزشی _ حداقل 6 یا 7 سال _ میباشند.
از زمانی که از آموزش های دانشگاهی معلمان به طور وسیعی استفاده شد، اغلب مشاهده شد تجربه تدریس دانشآموزان با ارزش تر میباشد و در واقع جهت یابی عملی از آموزشهای دانشگاهی آنها میباشد، ارائه تعلیمات پیوسته فراوان است، اما در اغلب ایالتها الزامینمیباشد. اختیارات معلمان آلمانی برای پیشرفت حرفهای محدود می باشد. یک امکان پیشرفت در مدیریت مدرسه میباشد که معلم،معاون یا مدیر میشود. آنها همچنین ممکن است آموزشیار معلمان مدرسه شوند یا موقعیتی در ایالت یا وزارتخانه آموزش منطقه پیدا کنند. اغلب معلمان خدمتگزاران مدنی میباشند. به هر حال به معلمان در ایالت های جدید ( آلمان شرقی سابق ) جایگاه خدمت گذاران مدنی داده نشده است. تا زمانی که بیش از نیمیاز معلمان به یکی از چند اتحادیه های معلمان تعلق دارند، پایگاه آنان بهعنوان خدمتگزاران مدنی آنها را از اعتصاب منع میکند. میان اغلب مشکلات عمومیکه معلمان با آن روبرو می باشند. انضباط کلاس و دانشآموزان مشکل زا اصلی ترین مشکل میباشد.طرز نگرش نسبت به ادامه و تکمیل آموزش: معمولاً معلمان از کم بودن زمان آموزش معلمان که منجر به عدم توانایی بعضی از آنها برای شرکت در این دوره ها می شود , شکایت می کنند. معلمان معمولاً ً در کلاسهایی که بیشتر به آن علاقه دارند شرکت میکنند. معلمانی که سابقه تدریس بیشتری دارند کمتر از معلمان تازه کار به این کلاسها اهمیت میدهند. در مقایسه با معلمان ایالات قدیمی، معلمان ایالات جدید بیان کردند که خواهان دریافت جدید ترین اطلاعات و متدها در رشتهها درسی خود هستند به همین دلیل آنها در این کلاسها شرکت میکنند. معلمان با تجربه معمولاً شرکت در کلاسهای آموزش مستمر را زیاد لازم نمیدانند و صرف زمان برای این کلاسها را ضروری نمیبینند.در حالیکه معلمان تازه کار برای شرکت در این کلاس های آموزشی رغبت بیشتری از خودشان نشان می دهند.
معمولاً مدارس تعداد کمی پرسنل اداری دارند. کلیه مدیران معلمان قبلی هستند که هنوز تا جایی که برنامه آموزشی اجازه دهد تدریس مینمایند. علاوه بر یک یا دو منشی و یک سرایدار (که نظافت نمیکند اما از ساختمان مدرسه مراقبت میکند)، در اغلب مدارس چند تن از معلمان مسؤلیتهای اضافی مانند سرپرستی آزمایشگاه علوم یا کتابخانه را بر عهده دارند. در میزان تدریس این معلمان کاهشی صورت می گیرد. عموما" مدارس پرستار ندارند ودانشآموزانی که بیمار می باشند به خانه فرستاده میشوند یا در موارد اورژانس فوراً به نزد، یک پزشک یا بیمارستان فرستاده میشوند. معمولاً، دفتر کار منشی، دفتر مدیر و مکان استراحت معلمان شامل یک محل میباشد ـ مدیر مرتباً در هرسه اتاق رفت و آمد دارد.
اغلب معلمان کلاس های اول الی دهم بغیر از هنرستان های فنی در شروع سال تحصیلی فقط برای یک کلاس تعیین می شوند. با سیستم آموزش دورهای در شروع پایه 11 در Gymnasiumدانشآموزان دیگر به یک کلاس تعلق ندارند و بنابر این یک معلم ندارند. یک معلم کلاس نه تنها یک یا تعداد بیشتری درس را به گروه خاصی از دانشآموزان درس میدهد بلکه مسؤل اداره و رسیدگی به موضوعات اداری ایجاد شده توسط دانشآموزان در کلاس و والدین آنها میباشد. به علاوه، معلمان مسؤل نوشتن گزارش نمرات دانش آموزان به صورت دو بار در سال میباشند. همچنین معلمان برای کلاس یک نماینده انتخاب میکنند و زمان ملاقات با والدین دانشآموز ان طی سال تحصیلی را تعیین میکنند.
در مدارس Gesamtschule معلمان باور دارند که دانشآموزان باید طی دو سال اول تحصیلشان تاحد امکان در یک کلاس کنار هم بمانند تا یک محیط آموزشی پشتیبان و غیر رقابتی ایجاد گردد و برقراری یک رابطه دوستانه آسان تر شود. معلمان کلاس تا جاییکه امکان دارد دروس متعددی را در یک کلاس درس میدهند، زیرا وقتی یک معلم در یک کلاس تدریس می نماید نسبت به کلاسی که چندین معلم دارد شاگردان برای وی شناخته شده تر میباشند. بر طبق گفته معلمان، فایده دیگر داشتن یک کلاس برای دانشاموزان این است که بجای اینکه از یک کلاس به کلاس دیگر بروند،کلاسی دارند که معلمان به آن میآیند. دفتر کلاسی : معلم کلاس همچنین مسؤل دفتر کلاسی میباشد که معلمان اهداف درسی روزانه، سرفصلهایی که باید تدریس شود و تعیین تکالیف را در آن یادداشت می نمایند. دفتر کلاسی همیشه در کلاس وجود دارد مگر اینکه کلاسها عوض شوند، مانند زمانیکه دانش آموزان به آزمایشگاه شیمی یا سالن ورزش میروند. در ابتدای نیمسال تحصیلی یک دانشآموز از کلاس انتخاب میشود تا دفتر کلاسی را نگه دارد و مسؤل میباشد که دفتر را بین کلاسها حمل نماید. دفتر کلاسی در هر نوع مدرسه ا ی مورد استفاده قرار میگیرد. این دفتر یک مدرک رسمیاست که شامل توصیف مختصری از مباحثی است که تدریس شده است و به عنوان کار مدرسه و تکلیف برای یک کلاس معین هر روز تعیین میشود و اغلب شامل شماره صفحه کتاب درسی استفاده شده و تکالیف تعیین شده میباشد. . معلم کلاس و مدیر مدرسه باید در پایان هر هفته مطالب ثبت شده در این کتاب را بررسی نمایند. علاوه بر درسهای ثبت شده,دفتر کلاسی شامل جدول دورهای و جدول کلاس برای دانشآموزان یک کلاس ، فهرست معلمان و موضوعاتی که آنها در آن کلاس درس میدهند، آدرس و شماره تلفن دانشآموزان، لیست حضور و غیاب و اسامیدانشآموزان انتخاب شده و سخنگوی والدین برای کلاس میباشد.
وقتی یک معلم غایب است، ناظم یا مدیر یک جایگزین انتخاب میکنند. از سایر معلمان خواسته میشود در غیاب همکارشان در آن کلاس درس دهند. هیچ معلم“جایگزین” اضافی وجود ندارد. معلمان غایب نیاز نیست اهداف درسی آماده شده را برای معلمانی که قرار است در کلاس آنها درس دهند باقی بگذارند. معلمیکه قرار است برای معلم دیگر جایگزین شود معمولاً دفتر کلاسی را بررسی مینماید تا از برنامه کلاس آگاه شود. اگر معلم جایگزین با دروسی که باید تدریس شود آشنا نباشد ممکن است از دانشآموزان بخواهد که تکالیفشان را در کلاس انجام دهند. در برخی موارد معلمان در شرایطی که باید جایگزین شوند کتابها یا سرگرمیهایی را به کلاس میبرند. در مدارس راهنمایی , معلمانی که زمان آزاد دارند اولین انتخاب بهعنوان معلم جایگزین میباشند. اگر زمانیکه احتیاج به جایگزین باشد معلمیدر دسترس نباشد، بویژه زمانیکه اولین یا آخرین ساعت روز مدرسه باشد کلاس تعطیل میشود. از دانشآموزان خواسته میشود دیرتر به مدرسه بیایند یا زودتر مدرسه را ترک کنند. بر طبق تیتر یکی از روزنامههای اخیر آلمانی، 4 درصد از کلاسها در ایالت مرکزی بدلیل غیبت معلمان تعطیل میشود. در مدارس ابتدایی اگر یک معلم مریض باشد، مدیر ممکن است یک برنامه جایگزینی ترتیب دهد بطوریکه تمام کلاسهای مدرسه را تحت تأثیر قرار دهد. از زمانیکه معلمان مدارس ابتدایی معمولاً تمام مطالب را برای یک کلاس تدریس میکنند، اغلب مشکل است که به جای او یک معلم جایگزین پیدا کرد. اگر یک معلم بمدت یک هفته غایب باشد ممکن است مدیر تصمیم بگیرد کلاس را منحل کند و دانشآموزان را به کلاسهای دیگر بفرستد. در سایر موارد، ممکن است مدیر برنامه هفتگی کلاس را از طریق منحل کردن کلاسهای ویژه که تنها تعداد اندکی از معلمان میتوانند آنرا اداره کنند، تغییر دهد. اگر یک معلم برای مدت بسیار طولانی غیبت داشته باشد ممکن است مدیر با اداره آموزش و پرورش محلی تماس گرفته و از آنها تقاضای یک معلم اضافی نماید. معلمان Gesamtschule از شنیدن این مطلب که در مدارس آمریکا معلمان جایگزین ویژه وجود دارد تعجب کردند. بر طبق گفته این معلمان : در گذشته سیستم جایگزینی مشابه با سیستم آمریکا در ایالت مرکزی وجود داشت. معلمان تأکید کردند که آمدن یک فرد از خارج از مدرسه به عنوان معلم جایگزین بی معنی می باشد. به هر حال آنها از سیستم اخیر که در آن هیچ معلمیبرای جایگزینی در یک کلاس یا یک درس وجود نداشت انتقاد کردند. معلمان توضیح دادند که معلم جایگزین تنها در صورتی مؤثر است که معلمان در دروس و در کلاسهایی جایگزین شوند که معمولاً در آنها تدریس میکنند. تنها در این صورت است که میتوان از معلمان جایگزین انتظار داشت که به خوبی آماده شوند.
معلمان علاوه بر دفتر کلاسی، یک دفتر نمره دارند که در آن زمان و چگونگی ارزیابی کار دانشآموزان را ثبت مینمایند. به طور کلی، معلمان به آزمونها، پرسشها(بویژه در مورد زبآنها)، شرکت در فعالیتهای کلاسی و فعالیتهای فوق برنامه مانند نمایشهای کلاسی نمره میدهند. معمولاً به تکالیف نمره داده نمیشود. معلمان طی دو سال اول مدارس ابتدایی گزارشهای نمرههای رسمیرا برای دانشآموزان نمینویسند. به هر حال آنها، گزارش عملکرد دانشآموزان را در پرسشها و آزمونها نگه میدارند تا بعداً برای تهیه گزارشهای ارزیابی دانشآموزان و ضعف هر دانشآموز استفاده شود. در ایالت شرقی، فقط نمره دو درس ریاضی و زبان آلمانی در پایه چهارم برای پذیرش در Gymnasium محاسبه میشود : بسیاری از معلمان مدارس ابتدایی بیان کردند از دادن توصیه نامه جهت مدارس راهنمایی برای دانشآموزان پایه – چهارم بمیناک می باشند. معلمان ایالتهای شرقی گفتند که پایه چهارم برای چنین تصمیم گیری مهمی بسیار زود است. اما،اغلب معلمان مدارس ابتدایی در ایالات قدیمی باور دارند که یک معلم با تجربه باید بتواند تعیین کند آیا یک دانشآموز میتواند وارد یک Gymnasium شود یا باید به نوع دیگری از مدارس راهنمایی شود.معلمان مدارس مقدماتی متوسطه بویژه در Gymnasium گفتند نمره دادن اغلب مشکل می باشد. بویژه زمانی که معلمان می دانند که بعضی از دانشآموز قبلاً این پایه را تکرار کرده اند و با تنبیه بدنی در خانه اش تهدید میشوند.
در مدارسی که مشاهده کردیم، رابطه متقابل معلم و دانشآموز از حد رسمیتا غیر رسمیتغییر میکرد. برخلاف تغییرات موجود در روابط, در روابط معلم و دانشآموز عمومیتی میتواند وجود داشته باشد. برای مثال, معلمان کلاسهای سطح بالاتر, دانشآموزانشان را از پایه 11 تا پایه 13 بوسیله نام کوچک صدا میزنند و آنها را به طور رسمیمورد خطاب قرار میدهند. ارتباط بین معلم و دانشآموزان از یک کلاس به کلاس دیگر براساس مقاطع تحصیلی فرق میکند.
تفاوت های موجود در روش تدریس ممکن است به کیفیت رابطه دانشآموز- معلم تاثیر بگذارد. معلمان Haupt/Realschule مشاهده کردند استفاده از کار گروهی و توضیح مفاهیم احتیاج به مثالهای واقعی دارد. برای مثال یک معلم در Realschule از صورت حساب تلفنش برای توضیح متغیر استفاده کرد. دانشآموزان کلاس او برای محاسبه صورتحساب تلفن بصورت گروهی کار کردند و بنظر میرسید یک رابطه گرم و دوستانه با معلم دارند. بیشتر موارد معلمانی که درسها را به شکلی جالب و روشی روشن و واضح تدریس مینمایند، ارتباط خوبی با دانشآموزانشان دارند. برای مثال یک معلم Haupt/Realschule برای دانشآموزان کلاس 10 خود تئوری فیثاغورث را قدم به قدم تدریس کرد اما قبل از آن مسائل را به صورت منطقی و استدلالی توضیح داد و با شور و حرارت مسأله را پیش برد. او در انتهای کلاس مطالب را به کمک دانشآموزان خلاصه کرد. وقتی یکی از دانشآموزان جواب غلط میداد بوسیله معلم سرزنش نمیشد و همچنین مورد آزار سایر دانشآموزان قرار نمیگرفت اما از او خواسته میشد دوباره برهان قبل از جواب را توضیح دهد.معلم به روشی صحبت میکرد و بخشی از زمانش را برای جواب دادن به سوالهای دانشآموزان به یک روش دوستانه نگه میداشت.
تعدادی از معلمان Haupt/Realschule ذکر کردند که سن یک معلم در رابطه معلم- دانشآموز نقش مهمیدارد. یک معلم بیان کرد از زمانیکه معمولاً معلمان جوان با دانشآموزان سازگاری و رابطه بهتری دارند به آنها نیاز بیشتری وجود دارد. بر طبق گفته این معلم،که حدود چهل سال داشت، معلمان جوان فهم بیشتر و قدرت تحمل زیادتری در برابر علائق دانشآموزان دارند. یک معلم تعلیمات اجتماعی در یک هنرستان فنی پیشنهاد کرد موضوعی که معلم تدریس میکند در تعیین این رابطه نقش بازی میکند. بر طبق گفته این معلم, معلمان رشتهها غیر کارآموزی در هنرستان فنی در جلب علاقه دانشآموزان کار سخت تری دارند. برای مثال یک معلم ریاضیات می داند که برقراری رابطه با دانشآموزان سخت است، زیرا آنها معمولاً به ریاضیات علاقه ای ندارند. در عوض، اغلب این دانشآموزان به رشتهها مرتبط با کار علاقه دارند و بنابراین در این کلاسها از خود شور و حرارت بیشتری نشان میدهند که درنتیجه تأثیر مثبتی بر رابطه معلم _ دانشآموز دارد. در اغلب ایالت, مشاهدات دریک مدارس ابتدایی رابطه ای گرم و دوستانه بین معلمان و دانشآموزان را نشان می دهد. دانشآموزان مدارس ابتدایی بیشتر روز درسی شان را با یک معلم میگذرانند و بنابراین فرصت های بیشتری برای ایجاد یک رابطه نزدیک دارند. معلمان دریافته اند که تشخیص کلیه نیازهای دانش آموزان در طول یک دوره آموزشی بسیار مشکل می باشد. در هر کلاس 30 دانشآموز وجود دارد،که بیشتر آنها از ملیتهای مختلف می باشند. و زبان اصلی آنها هم آلمانی نیست.
والدین در طول سال تحصیلی فرصت هایی برای ملاقات با معلم فرزندانشان در اختیار دارند. تعداد و هدف این ملاقاتها برطبق ایالت ها, نوع مدرسه و معلمان به طور قابل ملاحظهای فرق میکند. در جلسات شبانه والدین- معلم (Elternabende) , معلم کلاس و والدین در یک عصر در شروع سال تحصیلی با یکدیگر ملاقات میکنند. در این جلسه معلم کلاس خودش رامعرفی میکند و برنامههای آموزشی سال تحصیلی را بیان می نماید. والدین هم از میان خودشان نمایندهای انتخاب میکنند. اگر یکی از والدین از روشی که یک موضوع یا سرفصل تدریس میشود ناراضی باشد با نماینده اولیاء تماس می گیرد. و از او میخواهد یک جلسه اولیاء و مربیان ترتیب دهد. جلسات روزانه اولیاء و مربیان: علاوه برجلسات شبانه والدین- معلم جلسه اولیاء و مربیان در طول سال تحصیلی دوبارتشکیل میشود. ( معمولاً ژانویه و ژوئن یا جولای ) والدین برای صحبت با معلم فرزند شان درباره عملکرد آنها ملاقاتهایی انجام میدهند. اگر یکی از والدین نتواند طبق برنامه ملاقات در جلسه حاضر شود میتواند طی ساعات کاری معلم با او ملاقات کند،که معمولاً یک بار در هفته بعد از مدرسه میباشد. هم یاری والدین در مدارس ابتدایی : برای والدین دانشآموزان پایه سوم و چهارم، بمنظور آگاه کردن آنها در مورد انتخاب مدارس مقدماتی متوسطه جلسات اضافی تشکیل میگردد. همچنین برای معلمان فرصتهایی بمنظور ملاقات غیررسمیبا والدین وجود دارد. برطبق گفته اغلب معلمان، والدین دانشآموزان، مدارس ابتدایی بجز تعداد کمیاز آنها، در آموزش فرزندانشان بسیار فعالیت میکردند. بعضی والدینی که متخصص بودند, احساس میکردند رشتهها تدریس شده در کلاس را بهتر از معلمان میدانند. معلمان مدارس ابتدایی در ایالت شرقی یکبار در سال تحصیلی به خانه دانشآموزان میروند تا محیط اجتماعی که بچهها در آن زندگی میکنند را ببینند. معلمان گفتند که این ملاقاتها برای شناخت عملکرد دانشآموزان و رفتار آنها در مدرسه مفید است. معمولاً وقتی دانشآموزان در مدرسه خوب عمل نمیکنند علاوه بر جلسات اولیاء – مربیان , جلسات شخصی با والدین این دانش آموزان برگزار می گردد. همچنین این جلسات وقتی دانشآموزان با همکلاسیهایشان مشکل دارند یا فاقد مهارت اجتماعی می باشند تشکیل می گردد.همیاری والدین در مدارس مقدماتی متوسطه: در مقایسه با والدین دانشآموزان,مدارس ابتدایی والدین دانشآموزان مدارس مقدماتی متوسطه اغلب اوقات با معلمان فرزندانشان ملاقات نمیکنند. معلمان مدارس مقدماتی متوسطه گفتند, بجز تعداد اندکی از جلسات والدین – معلم بطور معمول والدین در طول سال تحصیلی به مدرسه نمیروند. بسیاری از والدین حتی در این جلسات هم شرکت نمیکنند. بجز معلم کلاس که وظیفه تنظیم جلسات اولیاءء و مربیان را دارد، معلمان Gymnasium عموماً با والدین دانشآموزانشان ملاقات نمیکنند مگر اینکه مشکلی وجود داشته باشد. براساس مصاحباتی که با معلمان در یک هنرستان فنی انجام شد بنظر رسید که ارتباط کمتری بین والدین و معلمان دانشآموزان هنرستان های فنی نسبت Gymnasium وجود دارد. معلمان هنرستان فنی بیان نمودند که آنها اغلب اگر دانشآموزان برای مدت طولانی غیبت کنند یا در مدرسه خوب عمل نکنند فقط به والدین تلفن میزنند.
معلمان از تعدادی مشکلاتی که آنها در کلاس با آن روبرو هستند صحبت کردند و درباره جایی که میتوانندراه حلی پیدا کنند صحبت نمودند. دانشآموزان مشکل زا: عموماً معلمان سعی میکنند خودشان شخصاً با رفتارهای ناهنجار در کلاس برخورد کنند. به هر حال اگرمعلم یک درس نتواند به تنهایی از پس ناسازگاریها برآید، معلم دیگری را از آن مشکل آگاه میسازد و سپس آنها با یکدیگر در مورد برخورد مناسب تصمیم میگیرند. اگر رفتار دانشآموزی که مشکل دارد تغییر نکند، از معلم کلاس خواسته میشود که با مدیر مدرسه تماس بگیرد. یک ناظم در یک مدرسه Gymnasium گفت : معلمان در زمان مناسب مشکل را مطرح نمی کنند تا به آن ها کمک شود. از معلم کلاس انتظار میرود قبل از شکایت به مدیر به دقت اعمال و حرکات دانشآموز را بمدت هشت هفته زیر نظر داشته باشند. امکان دارد در جلسه معلمان با مدیر, مدیر تصمیم بگیرد دانشآموز به کلاس دیگری منتقل شود. اگر این انتقال موثر نباشد جلسهای با کلیه معلمان ترتیب داده میشود. ضمناً معلمان سعی میکنند در مورد مشکل با والدین دانشآموزان تماس بگیرند. در موارد نادر و معمولاً اگر یک دانشآموز مواد مخدرمصرف کند یا باعث وارد آمدن آسیب جدی به دیگران شود ممکن است به مدرسه دیگری فرستاده شود. معلمان مشاوره: در بعضی ایالتها معلمان ویژهای وجود دارند که بهعنوان مشاور برای دانشآموزان و والدین در مدارس عمل میکنند. تعداد مشاوران به اندازه مدرسه بستگی دارد. بهعنوان مثال یکGymnasium با حدود 1250 دانشآموز در ایالت شرقی سه معلم مشاور دارد که هر کدام در یک زمینه خاص مانند جلوگیری از اعتیاد یا برنامهریزی تحصیلی تخصص دارند. معلمان مشاور از نظر میزان تدریس ساعات کمتری تدریس میکردند و برای خود دفتر مخصوصی داشتند که والدین و دانشآموزان چهار بار در هفته میتوانستند در آنجا با مشاور ملاقات کنند. بخاطر این که تماس تلفنی با دفتر جوانان و روانشناسان در این چهار دوره صورت میگیرد، زمان بیشتری جهت مشاوره با دانشآموزان باقی نمیماند.
دانشآموزان اغلب استفاده مناسبی از مراکز مشاوره انجام نمیدهند. یک معلم مشاوره در یک مدرسه ترکیبی Haupt/Realschule گفت تعداد کمیاز دانشآموزان به دفتر میآیند. وقتی دانشآموزان به دفتر میآیند اغلب در مورد مشکلاتشان با همکلاسیها، والدین و معلمان بحث میکنند وراهنمایی میخواهند. مشاور هم سعی مینماید مشخص کند آیا مشکلات دانشآموز جدی هستند یا خیر برای کمک با یک روانشناس تحصیلی متخصص در اداره آموزش و پرورش تماس می گیرد اگر چه والدین از آمدن به مدرسه در ساعتهای مشاوره استقبال میکنند معلمان مشاوره گزارش کردند که والدین به سختی به دفتر آنها میآیند. در مدارس ایالت های مرکزی، معلمان مشاور در بسیاری از مدارس بهعنوان بخشی از برنامه گسترده ایالتی ویژه برای مبارزه با اعتیاد دانشآموزان فعالیت می کنند. این برنامه بیش از 1 دهه می باشد که شروه به فعالیت کرده است. یک معلم مشاور در یک هنرستان فنی گفت بیشتر دانشآموزان برای مشاوره درباره مسائل شخصی به نزد او میآیند و فقط حدود 5 درصد از دانشآموزان بخاطر اعتیاد به او مراجعه میکنند.
اغلب معلمان مدارس مقدماتی متوسطه وبسیاری از معلمان مدارس ابتدایی گفتند دریافتهاند که برخورد با دانشآموزان و اداره آنها کار مشکلی می باشد. معلمان مدارس ابتدایی ذکر کردند که بچهها در سالهای اخیر تغییر کردهاندو بدست آوردن بینش و نگرش نسبت به آن ها و دانستن چیزهایی که علاقه آنان را تحریک می کند, و تصمیم گیری درباره رفتار با آن ها تلاش و انرژی زیادی میخواهد برطبق گفته بسیاری از معلمان مدارس ابتدایی ، تدریس 27 کلاس در هر هفته در یک کلاس 30 نفره خسته کننده می باشد. همیشه بچههایی وجود دارند که مشکلاتی دارند وکلاس را بوسیله مسخرگی و قلدری بهم میزنند. معلمان گفتند از اتلاف زمان و انرژی شان برای کمک یا نظم دادن به چنین دانشآموزانی احساس بدی دارند و بنابراین نسبت به سایرین هم غفلت میکنند. برای راحتی دانشآموزان وکمک به آنها، بعضی معلمان از موسیقی مدیتیشن و ورزش یوگا درکلاس استفاده میکردند. این کار بویژه در مدارس ابتدایی انجام میشد. محدودیت های موجود در تاثیر گذاری: تاثیرات عملکرد معلمان بوسیله چند عامل محدود میشود. همانطور که قبلاً هم ذکر گردید آشفتگی کلاس و رفتار دانشآموزان نگرانی بسیاری از معلمان است. اگر چه معلمان به مستقل کار کردن عادت کردهاند، اما بعضی بیان کردند احساس میکنند در صورت همکاری با سایر معلمان نتیجه کارشان افزایش خواهد یافت.بیشتر معلمان تضمین کاری را بهعنوان عامل محدودکننده تأثیرگذاری معلمان نمیدانستند. دو معلم دیگر هم به طور انتقادی از ارتباط معلمان و والدین نام بردند. آن ها رسمیت و فاصله موجود بین معلمان و والدین را مناسب نمی دانستند. به نظر آن ها شکافی بین خانه و مدرسه وجود دارد که هیچ معنایی ندارد. آن ها بر این باورند. هم والدین و هم معلمان باید به کاستن این فاصله و شکاف کمک نمایند. که معلمان در رأس قرار دارند.
فرصت معلمان برای پیشرفت بسیار محدود میباشد. در نهایت معلمان میتوانند بهعنوان دستیار مدیر مدرسه و یا میتوانند در جایی از دفتر آموزش و یا بهعنوان دبیر سمینارها بهعنوان معلم معلمان دانشآموزان انتخاب شوند. در کلیه حالتها معلمان به همان جایگاه خدمتگزاری دولتی باز میگردند. معلمانی هم که پیشرفت و ارتقائی ندارند معمولاً ً در همان جایگاهشان از حقوق و مزایای بیشتری برخوردار میشوند. در میان همه معلمان، معلمان مدارس Gymnasium از موقعیت بهتری برای پیشرفت برخوردارند. این معلمان بعد از انتخابشان بهعنوان خدمتگزار دولتی معمولاً ً لقب مشاور تحصیلی را میگیرند. یک معلم Gymnasium بعد از 5 سال خدمت میتواند بهعنوان مشاور تحصیلی انتخاب شود. بعد از آن یک معلم میتواند به عنوان هدایتگر آموزشی و سپس مشاور مدیر و نهایتاً مدیر مدرسه شود. پیشرفتها تنها شامل تعویض عنوان نمیشود بلکه ممکن است در تغییرات دستمزد و حقوق نیز تاثیر داشته باشد. معلمان در تمام مدارس نیز میتوانند پیشرفت کنند و دستمزد بیشتری دریافت کنند. این پیشرفتها حداکثر میتواند به مدیریت مدرسه ختم شود. مدیران مدارس برای این امر تربیت نشدهاند بلکه آنها همان معلمانی هستندکه بعد از چندین سال ارتقاء به اینجا رسیدهاند. معلمان میتوانند معاون مدیر و گاهی نیز مدیر همان مدسه یا مدرسهای مشابه شوند. معلمانRealschule - - Hauptschule , Grund Schueleکه میتوانند مدیر مدرسه شوند معمولاً بصورت کاندیدا و با توجه به مدیریت و سابقه تدریسشان انتخاب می شوند.
مدیران و معاونین مدیران به اندازه زمان برنامه خود میتوانند تدریس کنند. بهعنوان مثال معلم یک هنرستان فنی و حرفهای که دارای 1000 دانشآموز است میتواند 4 کلاس در هفته تدریس کند. به نظر مدیران تدریس برای آنها از جهت در ارتباط بودن با معلمان دیگر حائز اهمیت است. مشاور و معاون مدیر نیز مدیر را در زمانبندی و همچنین آمارها و همچنین کارهای مدیریتی دیگر همچون اختصاص کلاسها یا برنامه زمانبندی امتحانات یاری میکند. همچنین معاونین نیز برنامهای جهت معلمان جایگزین تهیه می نمایند. مدیران معمولاً کار نظارت و ارزیابی معلمان را بر عهده دارد. در حقیقت امکان پیشرفت برای معلمان مدرسه ممکن است منجر به این شود که در سمینارهای ایالتی این معلمان به عنوان معلم، معلمان دیگر برگزیده شوند و به صورت نیمه وقت یا تمام وقت کار کنند. بهعنوان مثال یک معلم نیمه وقت که 10 معلم را آموزش میدهد به اندازه 10 کلاس حقوق بیشتر دریافت می کند. بنابراین بخاطر این مزایا معلمان معمولاً بصورت تمام وقت این وظیفه را قبول میکنند. برای اینکه معلمیبه عنوان دبیر سمینار برگزیده شود باید با قبول و تکمیل موارد اجتماعی موافقت کند. در سالهای اخیر با توجه به ارائه مطالب جدید و قوی , معلمان نیز باید جهت گذراندن کلاسها بوسیله معلمان قدیمیآماده شوند. ابتدا توصیه نامه ای به دفتر مرکزی مدارس فرستاده میشود. سپس بازرسی جهت برآورد وضعیت نهائی معلمان به آنجا میآید. دبیران سمینار نیاز به گذراندن دورهای خاص ندارند.
تمام معلمان در ایالات قدیمیبصورت دورهای استخدام میشوند. بهعنوان مثال در ایالت westfafen-Nordrhein 92 درصد (بیش از 140000 ) معلم بصورت دورهای استخدام هستند، و ما بقی بصورت قرار دادی میباشند. تنها ساکنین و شهروندان آلمانی میتوانند استخدام شوند. با توجه به قانون اتحادیه اروپا در سال 1986 و مجلس آن زمان،آلمان به ساکنین سایر کشورها نیز اجازه استخدام در مدارس آلمانی را می دهد. این در حالی است که این ساکنین نمیتوانند بصورت استخدامیکار کنند بلکه بصورت قرار دادی به کار گرفته میشوند. این در حالی است که معلمان قرار دادی نیز میتوانند از بسیاری مزایای استخدامی ها برخوردار شوند. تمام معلمان قراردادی باید ضوابط اخلاقی و حرفهای را که معلمان استخدامیمیپذیرند قبول داشته باشند. معلمان استخدامی دارای سابقه طولانی در آلمان میباشند. در هر حال استخدام شدن یا نشدن بین معلمان از زوایای مختلفی مورد رقابت قرار گرفت. سیاستمداران هدایت کننده های جامعه دموکراتیک (SPD) با حذف استخدام موافق بودند. اولین دلیل ارائه این مطلب مسئله اقتصاد بود : این معلمانی که در بالا ذکر شد همگی در سالهای اولیه به خدمت گرفته شدند، با تخمین میزان پرداختهای باز نشستگی و همچنین موج معلمان تازه کار جهت استخدام باعث ترس سیاست مداران میشد. نه تنها سیاستمداران و خبر نگاران بلکه خود معلمان نیز در بعضی شرایط با استخدام موافق نبودند. آنها مطالبی را بهعنوان مشکلات استخدام ذکر کردند : به نظر من استخدام یک معلم و امنیت شغلی وی در هنگام ورود به این شغل مناسب نمی باشد. این به آن دلیل است که ممکن است آن معلم، معلم خوبی نباشد و یااین که معلم دنبال شغل بهتری باشد. این مسئله هم برای معلمین و هم برای دانشآموزان مضر میباشد. در حال حاضر استخدام یک شکل مهم معلمان میباشد زیرا معلمان ایالات جدید نمیتوانند همانند معلمان ایالات قدیمیاستخدام شوند. و در بسیاری از موارد, معلمان ایالات جدید با ترس از دست دادن شغل خود مواجهند. معلمان مدارس ابتدایی در ایالت های جدید از موقعیت شغلی خود بسیار میترسیدند زیرا این ایالات در صد استخدام 1000 معلم جدید بودند. این معلمان بر این عقیده بودند که ایالت توانائی مالی جهت استخدام تمامیمعلمین را ندارد. موقعیت اجتماعی: میزان احترام و حرمت یک معلم همواره توسط کلیه ایالتهای آلمان مورد تأکید و تأئید می باشد. اما به معلمان و مکان تدریسی که معلم در آن تدریس می نماید ربط دارد. معلمان در شهرهای بزرگ نسبت شهرهای کوچک و روستاها از احترام کمتری برخوردارند زیرا در شهر ها سطح عمومی سواد مردم بالاتر می باشد. همچنین معلمان Garund,Hauptschule از احترام کمتری نسبت به معلمان Realschule,Gesamtschule برخورد دارند و معلمان Gymnasium از احترام بیشتری نسبت به سایرین برخوردار می باشند. معلمان همواره سرهمه مسائل سرزنش میشوند. چگونه میتوان تصمیم گرفت که معلمیخوب است یا بد ؟ معیارها چیست ؟ معلمان هیچگاه احترام لازم را دریافت نمی کنند. معلمان کاهش احترام و تأمینات اجتماعی را در کنار افزایش تقاضاهای وزارت آموزش احساس می نمایند. وزارت آموزش با کم شدن بودجهها مواجه می باشد. معلمان نیز مجبور به تحمل این کمبود به علاوه حجم زیاد کلاس مطالب آموزشی می باشند.
بدلیل آنکه معلمان استخدامی می باشند. حقوق آنها بر اساس میزان حقوق ملی پرداخت میشود حقوق معلمان در سطح 12-A تا 16-A ( از 35000 دلار تا 49000 دلار ) در سال میباشد. جدول 2 میزان حقوق ها را مشخص کرده است. معلمان Reslschule و تازه کار ( 4000 دلار ) مدیران و کمک مدیران ومعاونین پایه ( 44000 دلار ) و مدیران و هنرستان فنی ( 49000 دلار ) در سال دریافت میکنند. این حقوق های سالیانه با توجه به تعداد افراد خانواده آنها و ازدواج زیادتر میشود. معلمان استخدامیتمام وقت همچنین از مزایایی از قبیل بیمه سلامتی، زمان تفریح، عیدی کریسمس و حقوق بازنشستگی میباشد. این مسأله جذابیت های زیادی را برای افرادی که علاقه به آموزش بچهها و وارد شدن به دنیای معلمی را دارند به همراه دارد. معلمان استخدامیهر دو سال یک بار اضافه حقوق میگیرند تا به سن 50 برسند و در آن زمان حقوق آنها ثابت میشود. معلمان همچنین در طول 2دوره آموزش برای شغل معلمی حقوقی دریافت میکنند. در حقیقت آنها نصف معلمان تازه کار تمام وقت حقوق دریافت میکنند. به دلیل این که آن ها برای استخدام آموزش داده میشوند بنابراین از بسیاری از مزایای افراد استخدامی, همچنین حقوق اضافی و غیره برخوردار می باشند. بهعنوان کمترین پرداخت یک معلم Garund,Hauptschule که زیر 26 سال سن دارد میتواند 1800 مارک ( 860 دلار ) در ماه دریافت کند. بهعنوان حداکثر پرداخت در این شرایط دانشجوی متأهل در که بیش از 26 سال سن دارد تقریباً 2600 مارک ( 240/1 دلار ) در ماه دریافت میکند
مقام های استخدام |
میانگین حقوق |
موقعیت و نوع مدرسه |
12-A |
008/27مارک
000/35دلار |
معلم Garundschule
معلمHauptschule |
13-A |
80400مارک
38000دلار |
معلم Real
یا معلم های تاره کارGymnasium
|
14-A |
84900مارک
40000دلار |
معاونین Gesamtschule Haupt
مدیر Garundschule, Haupt |
15-A |
92800مارک
44000دلار |
معاون Real schule
معلم حرفه ای Gymnasium |
16-A |
102000مارک
49000دلار |
معاون Gymnasium یا مدیر Real
مدیرGymnasium |
هر 10/2 مارک آلمان معادل یک دلار احتساب گردیده است.
معمولاً معلمان به طور طبیعی درسن 65 سالگی باز نشسته میشوند اما گاهی قبل از رسیدن به این سن خود را پیشاپیش باز نشسته میکنند بنابراین از حقوق بازنشستگی کمتری برخوردار میشوند. میزان حقوق باز نشستگی معمولاً به میزان سال های تدریس ارتباط دارد. بهعنوان مثال معلمیکه 35 سال سابقه خدمت دارد حقوقی معادل 75 درصد میزان دریافتی در آخرین سال تدریسش را دریافت میکند. (Schult 1990). سال های گذراندن دوره آموزشی در دانشگاه و دوره آموزشی شغل معلمی نیز بهعنوان سابقه کار حساب میشود.
معلمها میتوانند به اتحادیهای ملحق شوند، این در حالی است که آنها اجازه اعتصاب ندارند زیرا کارمند دولت می باشند. در سال 1987 در حدود 65 درصد معلمان در آلمان به یکی از چهار اتحادیه معلمان ملحق شدند. بزرگترین این اتحادیهها، اتحادیه علوم و آموزش [GEW]میباشد که دارای 200000 عضومیباشدکه 000 130 نفراز آنها دانشآموزمعلم هستند [GEW] نماینده تحصیل کردههای بسیاری مانند، اساتید دانشگاه ها معلمان دانشکدههای فنی معلمان مدارس دولتی و خصوصی میباشد اتحادیه آموزش و پرورش [VBE] نماینده 100000 معلم میباشد. اعضای این اتحادیه اغلب از مدارس Garundschule, Haupt و Sender Schuleمیباشد. اتحادیه معلمان آلمان[LV] دارای 000 120 عضو میباشد. اعضا اغلب ازGymnasium وReal schule و Berufs schule میباشند. اتحادیه دیگری بنام اتحادیه زبانشناسان Philologenverband) نیز وجود دارد. که اغلب معلمان Gymnasiumدر آن مشغولند. اتحادیه مکانی برای افراد حرفه ای، اقتصادی، قانونی و اجتماعی برای اعضایش میباشد. اتحادیه مأمور برقراری نشستها و جلسات و تعیین وضعیت آموزشی میباشد این در حالی است که قوانین تنها توسط وزارت آموزش تعیین میشود. اتحادیه همچنین در زمینه اطلاع رسانی عمومی از قبیل چاپ مجلات و برگزاری کنفرانسها نیز فعالیت دارد. اتحادیه GEW به عنوان مثال مجلاتی مانند Erziehung, wissenschaft چاپ میکند که مطالب آموزش و تدریس در آن وجود دارد.
دربین اتحادیهها سیاستهای متفاوتی وجود دارد. بهعنوان مثال مدرسه را بهعنوان جایگزینی از سه مدرسه میباشد و میزان توانائیهای آنها را برآورد میکند. اتحادیه مسئولیت بهبود کردن وضعیت آموزش و معلمان مدارس Hauptschule و مدارس ابتدایی را به عهده دارد.
معلمان مدارس ابتدایی سنگین ترین میزان تدریس را دارند. آنها متذکر شدند که میزان تدریس 27 کلاسی هفتگی آنها بسیار سنگین میباشد که افزایش ثبت نام در بسیاری مدارس به ایجاد کلاسهای 30 نفره منجر گردیده است. میزان تدریس از ایالتی به ایالت دیگر فرق میکند و به نوع مدرسه نیز بستگی دارد. در مدارس ایالت مرکزی، وظیفه هفتگی معلمان به شرح زیر است : 27 کلاس در Realschule , Hauptshule ، 5/26 کلاس در Gesamtschule ,Gymnasium و هنرستان های فنی (کارآموزی ) 5/23 کلاس وقتی معلمان به سن 53 سالگی رسیدند میتوانند میزان تدریسشان را 1 کلاس در هفته کم کنند، در سن 55 سالگی، 2 کلاس در هفته و در سن 58 سالگی 3 کلاس در هفته. معلمانی که وظایف اضافی مانند مشاوره تحصیلی دانشآموزان و حل مشکلات شخصی، رابطه میان دانشآموزان و معلمان یا راهنمایی رشتهها را بر عهده میگیرند میتوانند میزان تدریسشان را کم نمایند. در برخی موارد ، معلمانی که بهعنوان رابط میان معلمان و دانشآموزان عمل میکنند ممکن است کاهش 1 یا 2 کلاس در هفته را در میزان تدریسشان داشته باشند. اخیراً معلمان مدارس ابتدایی و مدارس مقدماتی متوسطه سالهای پایینتر در یکی از ایالتهای جدید بدلیل فقدان منابع مالی بصورت نیمه وقت همراه با میزان تدریس 23 کلاس در هفته کار میکنند. به عبارت دیگر، در این ایالت در Gymnasium ، معلمان برای تدریس 24 کلاس در هفته در نظر گرفته شدهاند اما در حقیقت از آنجائیکه معلم کافی در دسترس نمیباشد. 27 کلاس در هر هفته تدریس میکنند.
در طول روز چندین زنگ تفریح 15 الی 20 دقیقهای وجود دارد. معلمان از این زنگهای تفریح بهعنوان فرصتی جهت صحبت با همکارانشان استفاده میکنند. یک یا تعداد بیشتری از معلمان برای نظارت بر دانشآموزان در حیاط مدرسه طی زنگ تفریح تعیین شدهاند که بر طبق یک برنامه گردشی میباشد. معمولاً معلمان نهار را در خانه میخورند زیرا اغلب مدراس بوفه ندارند. به هر حال معلمان ممکن است مدرسه را برای خوردن نهار ترک کنند و سپس بعدازظهر برای تدریس یا سرپرستی پروژهها برگردند. در طول ساعات آزاد احتیاجی نیست معلمان در مدرسه بمانند. آنها میتوانند این زمان را برای انجام مأموریتهای خارج از مدرسه آماده شدن برای کلاس یا صحبت با همکاران صرف کنند. به طور کلی، معلمان گفتند که بیشتر از 2 ساعت از روز را صرف آماده شدن برای کلاس میکنند،که معلمان با تجربه زمان کمتری را صرف میکنند. به هر حال، آنها بیان کردند که این زمان متفاوت است و میتواند بیشتر از 2 ساعت هم باشد که این بستگی به وظایف روز بعد آنان در مدرسه دارد. علاوه بر تدریس معلمان باید چندین بار در ماه در جلساتی شرکت کنند. که به طور معمول شامل جلسه معلمان درباره یک موضوع ویژه و یک جلسه عمومی برای تمام معلمان، مدیر و ناظم میباشد. معلمان بویژه در کلاسهای سطح بالاتر، با توجه به تفاوت برنامههایشان مقدار زمان بیشتری را برای آماده سازی آزمونها و تصحیح تکالیف دانشآموزان صرف مینمایند.
متد آموزش، عاملی برای اصلاحات متعددی در سیستم آموزش بوده و Hآآبه عنوان نتیجه معلمان بیان کردند، که آنان همیشه نسبت به این متد آموزش معلمان، به روز نمیباشند. در حال حاضر، معلمان در تمام شهرهای آلمان باید 1 دوره 24 ماهه آموزش دانشآموزان را قبل از تدریس تمام وقت خود برای اولین بارفرا بگیرند.
معلمان مدارس متوسطه اظهار کردندکه هدف آموزش بالا بردن اطلاعات و دانستنیهای دانشآموزان میباشد. معلمان مدارس ابتدایی، آموزشی را مناسب میدانند که متنوع باشد.
به جز معلمان Gymnasium ، معلمان مدارس متوسطه معنی کلی آموزش را براساس اطلاعات و مهارتهای لازم برای کمک به آماده سازی دانشآموزان برای شغلهای آینده شان میدانند. معلمان ندارس ابتدایی بیشتر طرفدار جنبه آموزش اجتماعی میباشند. به عبارت دیگر، احتیاج دانشآموزان به یادگیری و کار کردن، هر دو به یکدیگر وابسته میباشند.. و همچنین باید برروی مسائل اجتماعی آنان نیز تأکید شود. یکی از وظایف ابتدائی معلمان هنرستانهای فنی آن است که به دانشآموزان در رفع نیاز های مهارتهای اجتماعی و پیدا کردن شغلشان کمک کنند. به علاوه، تمام معلمان مدارس مقدماتی متوسطه اظهار داشتهاند که معلمان باید در دروسی که تدریس میکنند اطلاعات کافی داشته باشند و باید این اطلاعات به روز باشند. همچنین معلمان باید مفاهیم سخت و پیچیده را به ساده ترین شکل به دانشآموزان انتقال دهند.معلمان سعی میکنند تا دانشآموزان، اشتباهات و مسائل را خودشان تجربه کنند.
معلمان در تمام مدارس گفتند که اهمیت توانائی مجسم مشکلات و رابطهی با دنیای بسیار زیادی باشد و باعث میشود. تا دانشآموزان دریابند چگونه با این مشکلات در دنیای زندگی واقعی روبرو شوند. یک معلم خوب باید قادر به تغییر موضوع درس براساس علاقه و انگیزه دانش آموزان برای یادگیری باشد. برای اینکه مشکلات شخصی باعث کاهش رابطه میان معلم و دانش آموز میشود معلم باید این دور اندیشی و توانایی را داشته باشد تا آنها را کمک و یاری نموده و مشتاق سازد تا درباره مشکلاتشان صحبت کنند و در نهایت آنها را مشاوره و راهنمایی کند. به علاوه، معلمان نیاز دارند که اعصاب و شخصیتی قوی داشته باشند." یک معلم خوب باید راه نزدیک شدن به دانش آموزان و ایجاد رابطه دوستانه با آنها را همزمان با کنترل کلاس بیاموزد.
طبق آمار سال 1990 بیشی از 65 درصد از معلمان در آلمان در مدارس Grandschule / Hauptschule،Realschule وGymnasium بین سنین 35 و 45 ،15 درصد بین سنین 45 و55 و کمتر از20 درصد زیر 35 سال سن دارند. بعضی کارشناسان از سن معلمان در مدارس آلمان به عنوان مشکل اساسی یاد میکنند. آنها ترجیح میدهند که معلمان از جوانان و مسنها تشکیل شده باشد، چون ممکن است دانشآموزان دوست داشته باشند که معلم جوان داشته باشند تا بتوانند با او ارتباط برقرار کنند. نیز سن معلمان مدارس Realschule ،Grund Schuele و Hauptschule وGymnasium طی سالهای 1975 و1990
1990سال
|
1975سال
|
نوع مدرسه
|
سن
|
9درصد
8درصد
9درصد
|
54درصد
51درصد
47درصد
|
-
|
زیر35 سال
|
48درصد
50درصد
47درصد
|
21درصد
23درصد
25درصد
|
-
|
44-35
|
1990سال
|
1975سال
|
نوع مدرسه
|
سن
|
35
34
32
|
17
17
20
|
-
|
54-45
|
8
8
12
|
8
9
8
|
-
|
55به بالا
|
اگرچه متغیر سن از 28 الی 62 سال بوده اما، سن میانگین 43 سال بوده است. اکثریت معلمان در مدرسه باقی میمانند تا به عنوان مدیر یا ناظم انتخاب شوند و یا برای انتقال آنها به مدارس دیگر موافقت شود. معلمان باید بعد از مدت زمانی از مدرسهای به مدرسة دیگر بروند، بنابراین آنها مجبور به آشنایی با دبیران دیگر و محیط مدارس دیگر خواهند بود و چیزهای بیشتری می آموزند. اگر چه، ممکن است بسیاری از معلمان از این نظریه استقبال نکنند زیرا امکان دارد تا تمایل به تغییر محیط زندگی خودو خانواده شان نداشته باشند.
وقتی از معلمان درباره انگیزه آنها برای انتخاب شغل سئوال می شود اکثرا در پاسخگویی با تردید مواجه می شوند اما بیشترین این دلایل را به عنوان دلیل اصلی برای انتخاب شغل مهمی بیان میکنند: آرزوی کار کردن با بچهها و نوجوان، کار ساعتی پاره وقت و کار فنی دراز مدت و جذابیت شغلی و امنیت بعضی معلمان بدلیل جذابیت تدریس وارد مدارس ابتدایی شده اند تا بتوانند فضای گرمیدر کلاس ایجاد کنند و فضای خشک درسها را بهبود بخشند.بعضی کعلمان مدارس ابتدایی قبلاًکارهای دیگری انجام میدادهاندو بعد معلم شده اند. گفتند که دلیل اصلی برای روی آوردن به تدریس این بود که آنها نمیتوانستند در شغلهایشان خانوادهای بیابند یعنی رفتارهایی شبیه خانوادهها را میان خود بیابند. همچنین معلمان اظهار داشتند که به این خاطر به تدریس جذب شدهاند که تدریس را دوست دارند و به آن علاقه مند هستند .
کار پاره وقت ساعتی برای معلمان جذاب میباشد؛آنها قادر به تصمیم گیری برای خودشان هستند که چه مقدار وقت را باید صرف تدریس و چقدر وقت را صرف طرح سوال بکنند. معلمان در مدارس فنی و حرفهای وgymnasium که قبلا در مشاغل دیکر مشغول به کار بودهاند نیز به مفید بودن این گونه کار کردن اشاره کرده اند. امنیت شغلی نیز دلیل بسیار مهمی برای معلمان در انتخاب شغل معلمی می باشد.دلایل شخصی نیز معلمان را به شغل تدریس راهنمائی کرده است. چندین معلم خانم گفتند که پدرهایشان آنها را به این شغل تشویق کردهاند.
برای مشاهدۀ منبع این مطلب اینجا کلیک نمایید.