کلیه شهروندان فنلاندی موظف به گذراندن دوره آموزش پایه 10ساله می باشند که ازهفتمین سالروز تولد آنان آغاز می گردد. این الزام در سن17 سالکی(اتمام برنامه آموزش پایه) به پایان می رسد.آموزش پایه به معنای حضور اجباری در مدرسه نیست،بلکه نوآموزان مختار به کسب دانش ومهارتهای معادل ازمنابع مختلف میباشند.این درحالیست که تقریباً تمامی شهروندان فنلاندی در مدارس جامع (مراکز آموزشی ارائه کننده آموزش 9 ساله پایه) حضور می یابند.از آموزش پایه در کشور فنلاند تحت عنوان Peruskoulu یاد می گردد که طی مدت زمان9 سال به صورت اجباری به کلیه شهروندان فنلاندی ارائه می گردد. آموزش پایه ترکیبی از مقاطع آموزشی ابتدایی و مقدماتی متوسطه( 4 سال آموزش ابتدایی + 5 سال آموزش مقدماتی متوسطه)می باشد.گفتنی است که تا پیش از دهه1970، آموزش پایه از ساختاری متشکل از6 سال آموزش ابتدایی و2 تا 3 سال آموزش اجتماعی متشکل می گردید. آموزش پایه از سن7سالگی آغاز شده و تا سن 16سالگی به طول می انجامد. مسوولیت تقبل هزینه های آموزشی اعم ازهزینه کتب و ملزومات آموزشی،تغذیه،خدمات یزشکی و دندانپزشکی،برعهده شهرداریها می باشد.لازم به ذکراست که دوره آموزش پایه Peruskoulu خودازدورة مقدماتی آموزشی6ساله تحت عنوانala – aste با برخورداری از1معلم ودورة آموزش تکمیلی3ساله باعنوان yla - aste با برخورداری ازمعلمین تخصصی برای هردرس متشکل می گردد.
در سال 1842 همزمان با حکمرانی کارل چهاردهم مدارس ابتدائی درکشور سوئد احداث گردید.
در مورخه 18 ژوئن همان سال، فرمان حکومتی مبنی براحداث مدارس پیش دبستانی توسط کلیساها صادرگردید. مدارس ابتدائی برای مدت زمان مدیدی مختص خانوادههای کم درآمد میبود که هیچ راهی به آموزش عالی نداشتند.گفتنی است که عمده مدارس مذکور در قالب مدارس دولتی دستور زبان احداث گردید.در بدو تاسیس، دورههای آموزش ابتدائی به صورت مختلط برگزار شده و مدارس گرامر و مراکز مقدماتی متوسطه مختص دانشآموزان پسر بوده و دانشآموزان دختر روانه مدارس جداگانهای میگردیدند. این درحالی بود که مدارس مقدماتی متوسطه از آغاز قرن20 آغاز به فعالیت نمود. اگر چه در آن زمان مدارس دخترانه زیادی وجود داشت اما با این وجود، مدارس دخترانه با سیستم 9 ساله آموزشی از میان برداشته شد.در سال 1962 ، مقطع آموزش پایه با آموزش 11 ساله (ترکیبی از دوره ابتدائی 7 ساله و دوره مقدماتی 4 ساله) سازماندهی گردید. در همان اثناء نخستین برنامه پیشرفته آموزشی مدارس طراحی گردید. برنامههای آموزشی نیز طی سالهای1969 و1980 و 1994 تغییر یافت.
تعداد دانش آموزان مدارس ابتدایی ومقدماتی متوسطه طی سال1998، به ترتیب 500/663/7 و 600/380/4 نفر بوده است. کودکان پس از ورود شش سالگی در ماه آوریل وارد دبستان می شوند.سال تحصیلی در ژاپن از ماه آوریل آغاز میشود، و این شاید ناشی از این عامل باشد که اول آوریل نشان آغاز سال مالی است. بیشتر مدارس ابتدایی و مقدماتی متوسطه سیستم سه ترمی را بکار میبرند. نخستین ترم از اول آوریل تا نیمه جولای، دومی از سپتامبر تا آخر دسامبر، و سومی از ژانویه تا آخر مارس میباشد. بین این سه ترم، تعطیلات تابستانه، زمستانه و بهاره وجود دارند. بیشتر کالجها و دانشگاهها سیستم دو ترمی را بکار میبرند که شامل ترم آوریل تا سپتامبر تا مارس می باشد.دانش آموزان مراکز آموزشی فوق همچنین در فعالیتهای باشگاهی، کمیتههای کلاسی، و جلسات کلاسی شرکت میکنند. وقت ناهار کودکان مسئول به آشپزخانه میروند و غذای مدرسه را به کلاسها میبرند و میان اعضاء کلاس پخش میکنند. بیشتر مدارس ابتدایی و مقدماتی متوسطه غذای تمام بچه های مدرسه را عرضه می کنند. بعد از کلاسهای روز، بچه ها کلاسها را تمیز میکنند، و در فعالیتهای باشگاهی شرکت میکنند، در کتابخانه مدرسه و یا در کلاسهای درس خود مطالعه میکنند، و پس از آن به خانه میروند. معمولا فعالیتهای باشگاهی پر طرفدار هستند و بچهها فعالیتهایی را داوطلبانه و تحت راهنمایی و سر پرستی معلمان انجام میدهند.فعالیتهای باشگاهی، در مدارس مقدماتی متوسطه بعنوان فعالیتهای آموزشی ویژه طبقه بندی می شوند، میتوانند توسط دانش آموزان بعنوان فعالیتهای گروهی داوطلبانه تعریف شوند که تحت نظارت معلمان انجام میشوند. محتوای این فعالیتها بسیار متفاوت و گوناگون می باشد.
سیاستهای آموزشی
کودکان آلمانی در سن شش سالگی برای گذراندن مدت زمان 4 سال آموزش ابتدایی نخستین وارد مدرسه میشوند. در این مدارس محیطی تربیتی آموزشی و اجتماعی برای کودکان آلمانی فراهم گردیده است. در مقایسه با مقاطع آموزشی بالاتر، این مدارس بسیار مساوات طلب میباشند. کودکان تحت کنترل شدید قرار نگرفته و بخاطر استعدادشان دسته بندی نمیشوند. هدف مدارس ابتدایی پرورش کامل استعدادهای نهفته هر کودک است. معلمان مدارس ابتدایی باور دارند که این مسئولیت آنها است که به شناسایی کودکان ضعیفتر مبادرت نموده و به آنها در زمینه درسی یاری برسانند. معلمان زمانی را برای کمک به دانشآموزان ضعیفتر چه در کلاس و چه بعد از کلاس اختصاص میدهند. آموزگاران به منظور بالابردن راندمان کلاس و برقراری ارتباط میان دانشآموزان و معلمان، اغلب همان گروه از دانشآموزان را به مدت یک سال درس میدهند، و بسیاری از معلمان و مدیران متذکر شدند که مدارس سعی میکنند یک معلم با همان کلاس از پایه اول تا پایه چهارم باقی بماند بنا به اعتقاد معلمان این عمل توانایی آنان در جهت دنبال کردن پیشرفت تحصیلی هر دانشآموز را افزایش داده و شرایط را برای حمایت شخصی از آنان فراهم میسازد. اگر معلم ضعف درسی کودک را تشخیص دهد، کودک ممکن است یکسال از درس عقب بیفتد چون ممکن است ضعف درسی با ورود به کلاس بالاتر بیشتر شود. به طبق آموزشی مقطع آموزش پایه تصمیم یک پایه درسی باید با جلب موافقت مسئولان مدارس صورت گیرد. با وجود اینکه در خصوص ابقاء تحصیلی دانشآموزان در یک پایه درسی نارضایتیهایی وجود دارد، اما افت تحصیلی در کلاس پیشین ننگ محسوب نمیشود. در عوض یک روش مهم برای پیشرفت به شمار میآید و با نظر مثبت کودک نسبت به آن انجام میشود اگر چه برای توانبخشی به کودکان ناتوان کارهایی صورت میگیرد، اما بیشتر آنها به مدارس ویژه و نه مدارس معمولی فرستاده میشوند. مطابق سیاستهای آموزش کشور مدرسه باید تجربهای لذتبخش برای کودک باشد از این روی برقراری ارتباط با کودکان الزامی است. در این راستا، معلمان متذکر شدند که بازیهای کلاسی که مشتمل بر تمرینات درسی به منظور جلب نظر و علاقه دانشآموزان صورت میگیرد. شایان ذکر است که این سیاست طی دو سال اول آموزش کودک معمول است. آنها عقیده دارند که آموزش رفتارهای اجتماعی جزء مهمیاز برنامه آموزشی کودکان در مدارس پایه میباشد. بنا به اعتقاد بسیاری از کارگروهی موثر بوده و تدریس خصوصی بهعنوان مکمل آموزش کلاسی در جهت بالا بردن سطح روابط اجتماعی و به منظور آسان کردن فرآیند یادگیری میباشند مورد تاکید می باشد. آموزش مسئولیت پذیری بهعنوان یک هدف مهم مطرح شده و معلمان وظایف کلاسی مانند آب دادن به گیاهان یا خارج کردن شیشههای شیر در ساعات تغذیه برای بالا بردن مسئولیت پذیری دانشآموزان را به آنها تکلیف میکنند. مفهوم نمره به عنوان معیاری نمایانگر عملکرد کلاسی به دانشآموزان پایه دوم و سوم آموخته میشود، بنابراین وقتی آنها وارد پایه چهارم میشوند کاملا از سیستم نمره دهی آگاهی دارند. معلمان سبک آموزش کلاسی را نیز در پایه چهارم تغییر میدهند، آنها شروع به آموزش دروسی میکنند که جنبه نظری بیشتری داشته باشد. در این زمان همچنین از تعدادی برنامههای آموزشی کاسته میشود تا دانشآموزان پایه چهارم جهت ورود مقطع آموزش مقدماتی متوسطه آماده شوند. در واقع معلمین بر جدا سازی کودکان از محیط آرام ولی پر دغدغه مدارس ابتدایی مبادرت مینمایند.
در پایان مقطع چهارم کودکان از مدارس ابتدایی به یکی از چندین مدارس مقدماتی متوسطه راه مییابند. معلمین پایه یکی از این مدارس را به دانشآموزان پیشنهاد میکنند. با این حال تصمیم گیری نهایی توسط والدین کودکان صورت میگیرد.
برای مشاهدۀ منبع این مطلب اینجا کلیک نمایید.