«ن وَالقَلَمِ»

«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» «سوگند به قلم و آنچه می‏نویسند.»، اطلاعاتی در باب علم تعلیم و تربیت در اسلام، ایران و جهان

«ن وَالقَلَمِ»

«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» «سوگند به قلم و آنچه می‏نویسند.»، اطلاعاتی در باب علم تعلیم و تربیت در اسلام، ایران و جهان

نظام‌ جدید آموزشی‌ ایران‌

نظام‌ جدید آموزشی‌ ایران‌
نظام‌ آموزشی‌ دوره‌ متوسطه‌ در کشور پس‌ از۵ دهه‌ راه‌ تحول‌ در پیش‌ گرفته‌ است‌. بی‌ تردید، نظام‌ آموزشی‌ جدید همچنان‌ برای‌ دانش‌ آموزان‌ و خانواده‌ها نامانوس‌ بوده‌ ونیاز به‌ فعالیت‌ تبلیغاتی‌ گسترده‌ دارد. مطابق‌ نظام‌ مذکور هیچ‌ دانش‌ آموزی‌ از این‌ پس‌ در مقطع‌ آموزش‌ متوسطه‌ مردود نشده‌، بلکه‌ از امکان‌ گذراندن‌ واحدهای‌ درسی‌ به‌ صورت‌ ترمی‌ نظیر دانشگاه‌ برخوردار می‌گردد. غلط‌ یا درست‌ این‌ نخستین‌ برداشت‌ عمومی‌ از نظام‌ جدید آموزش‌ متوسطه‌ ایران‌ است‌ بود.
نظام‌ قدیم‌ آموزشی‌ بیش‌ از ۴۰ سال‌ بر پیکره‌ آموزش‌ و پرورش‌ کشور ایران‌ استوار بوده‌ است‌. این‌ نظام‌ ابتدا پس‌ از مکتب‌ خانه‌ها به‌ عنوان‌ نظام‌ آموزشی‌ کلیه‌ مناطق‌ کشورمطرح‌ گردیده‌ و مدارس‌ گوناگون‌ با عملکردی‌ ویژه‌ شکل‌ یافت‌. کتب‌ درسی‌ و متون‌ آموزشی‌ با تغییراتی‌ جزیی‌ حداقل‌ تا سه‌ نسل‌ دست‌ به‌ دست‌ شد. این‌ در حالی‌ بود که‌ در سال‌ ۷۱ نظام‌ جدید آموزشی‌ کشور مطرح‌ شده‌ و به‌ صورت‌ آزمایشی‌ در چند استان‌ به‌ مرحله‌ اجرا در آمد. طی‌ سال‌ ۷۲، ۲۰ درصد از مدارس‌، طی‌ سال‌ ۷۳ بالغ‌ بر۴۰ درصد و طی‌ سال‌ ۷۴ بالغ‌ بر ۶۰ درصد و طی‌ سال‌ ۷۵ کلیه‌ مدارس‌ دوره‌ متوسطه‌ ایران‌ تحت‌ پوشش‌ نظام‌ مذکور قرار گرفته‌ و مورخه‌ ۲۴/۸/۷۵ به‌ تصویب‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ رسید.
  
نظام‌ آموزش‌ قدیم‌ متحول‌ شده‌ و به‌ نظر کارشناسان‌ حل‌ بسیاری‌ از مشکلات‌ دانش‌ آموزان‌ از جمله‌ افت‌ تحصیلی‌ مستلزم‌ اعمال‌ این‌ تغییر بود. از سوی‌ دیگر نظام‌ قدیم‌ آموزشی‌ آنچنان‌ که‌ باید کاریابی‌ نداشته‌ و طبق‌ آمارهای‌ به‌ دست‌ آمده‌ از هر ۱۰۰ نفر در یک‌ دوره‌ تحصیلی‌ ۱۲ ساله‌ تنها ۱۲ نفر به‌ دریافت‌ دیپلم‌ متوسطه‌ نایل‌ می‌آمدند.به‌ عبارت‌ دیگر، از هر ۱۰۰ نفر تنها ۷۴ نفر به‌ مقطع‌ آموزش‌ راهنمایی‌، ۳۸ نفر به‌ کلاس‌ اول‌ دبیرستان‌ و ۲۱ نفر به‌ سال‌ چهارم‌ دبیرستان‌ راه‌ می‌یافتند و از ۲۱ نفر باقی‌ مانده‌ تنها ۱۲ نفر موفق‌ به‌ دریافت‌ دیپلم‌ می‌شدند. همچنین‌ افزایش‌ شمار مردودین‌ و تجدید شدگان‌ حاکی‌ از وجود نارسایی‌ در نظام‌ قدیم‌ آموزشی‌ بود. طرح‌ نظام‌ جدید آموزشی‌ را نمی‌ توان‌ با چند عکس‌ و اسلاید، نمودار و جدول‌ به‌ جامعه‌ شناساند.
این‌ طرح‌ که‌ سالها درباره‌ آن‌ تحقیق‌ و بررسی‌ شده‌ است‌، محدود به‌ یک‌ یا چند کشور نیست‌، بلکه‌ برای‌ طراحی‌ این‌ طرح‌ نظام‌های‌ گوناگونی‌ در جهان‌ مورد مطالعه‌ قرار گرفت‌ که‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ به‌ کشورهای‌ ژاپن‌، استرالیا، هند، شوروی‌ سابق‌، انگلستان‌، فرانسه‌ و آلمان‌ اشاره‌ کرد. از جمله‌ مهمترین‌ مشکلات‌ دانش‌ آموزان‌ مقطع‌ نظام‌ جدید عدم‌ شناخت‌ کافی‌ از این‌ نظام‌ آموزشی‌ است‌، این‌ نوع‌ آگاهی‌ و ابهام‌ سبب‌ بروز مشکلات‌ گوناگونی‌ شده‌ است‌. از این‌ روی‌ از راه‌ تبلیغات‌ درست‌ و استفاده‌ از رادیو و تلویزیون‌، می‌بایستی‌ اطلاعات‌ لازم‌ درخصوص‌ نظام‌ جدید آموزشی‌ در اختیار مردم‌ قرار گیرد. نظام‌ جدید آموزشی‌ در کلیه‌ زمینه‌ها با نظام‌ قدیم‌ آموزشی‌ متفاوت‌ است‌. شیوه‌ امتحان‌، نحوه‌ گذراندن‌ دروس‌، برنامه‌های‌ آموزشی‌ ارایه‌ شده‌ و انتخاب‌ رشته‌ (هدایت‌ تحصیلی) در نظام‌ جدید متحول‌ شده‌ و بطور قطع‌ مشکلاتی‌ نیز در بر دارد، از جمله‌ مسائل‌ مطرح‌ در میان‌ دانش‌ آموزان‌ نظام‌ جدید رفتن‌ به‌ دانشگاه‌ها طبق‌ قوانین‌ نظام‌ جدید است‌ چرا که‌ مطابق‌ قوانین‌ نظام‌ آموزشی‌ مذکور، هر دانش‌ آموز از امکان‌ حضور در آزمون‌ ورودی‌ پیش‌ دانشگاهی‌ به‌ مدت‌ ۳مرتبه‌ برخوردار بوده‌ و در صورت‌ قبولی‌ از حق‌ ادامه‌ تحصیل‌ در مراکز آموزش‌ عالی‌ بهره‌ مند می‌گردد.
طی‌ سال‌ تحصیلی‌ ۷۶ـ ۷۵ ورود به‌ مراکز پیش‌ دانشگاهی‌ بر اساس‌ آزمون‌ میسر گردید چرا که‌ طرح‌ نظام‌ جدید از مرحله‌ آزمایشی‌ خارج‌ شده‌ و به‌ تصویب‌ مجلس‌ رسید. در لایحه‌ تصویبی‌ آن‌ دسته‌ ازدانش‌ آموزانی‌ که‌ از ورود به‌ دوره‌ پیش‌ دانشگاهی‌ باز ماندند، با حضور در آزمون‌ کنکور مرحله‌ اول‌ و قبولی‌ در آن‌ از حق‌ حضور در دوره‌ پیش‌ دانشگاهی‌ برخوردار گردیده‌ و پس‌ از اتمام‌ دوره‌ پیش‌ دانشگاهی‌ در دانشگاه‌ ها ثبت‌ نام‌ کردند.علاوه‌ بر این‌ آن‌ دسته‌ از افرادی‌ که‌ از دیپلم‌ متوسطه‌ نظام‌ جدید برخوردار بودند نظیر دانش‌ آموزان‌ سال‌ سوم‌ نظام‌ قدیم‌ از حق‌ حضور درآزمون‌ دانشگاه‌ آزاد برخوردار گردیدند.
● آزمونهای‌ دو نوبته‌
از آزمونهای‌ دونوبته‌ تحت‌ عنوان‌ سر آغاز تحول‌ نظام‌ ارزشیابی‌ تحصیلی‌ ایران‌ یاد می‌گردد.
از سال‌ تحصیلی‌ ۱۳۸۱ـ۱۳۸۰ برگزاری‌ آزمونهای‌ دو نوبته‌ در مقاطع‌ تحصیلی‌ ابتدایی‌ و راهنمایی‌ تحصیلی‌ سراسر کشور مد نظر قرار گرفت‌. این‌ شیوه‌، بر ارزشیابی‌های‌ تحصیلی‌ مستمر از دانش‌ آموزان‌، فعالیتهای‌ تحقیقاتی‌ و تلاشهای‌ خارج‌ از کلاس‌ فراگیران‌ و نیز تکالیفی‌ که‌ طی‌ دوره‌ انجام‌ می‌دهند، تاکید می‌شود،گفتنی‌ است‌ که‌ لایحه‌ مذکور توسط‌ شورای‌ عالی‌ آموزش‌ و پرورش‌ تصویب‌ و به‌ کلیه‌ مدارس‌ کشور ابلاغ‌ گردید.
▪ ویژگی‌ امتحانات‌ دو نوبته‌
▪ از جمله‌ مهمترین‌ ویژگی‌ امتحانات‌ دو نوبته‌ می‌توان‌ به‌ موارد ذیل‌ اشاره‌ نمود:
۱. تبدیل‌ فرهنگ‌ بیست‌ محوری‌ و نمره‌ گرایی‌ در خانواده‌ها به‌ فرهنگ‌ فرآیند گرایی‌ و محتوا گرایی‌
۲. باز نگری‌ نظام‌ حقوق‌ و مزایای‌ کادر آموزشی‌ کشور (درون‌ نهادی‌ و برون‌ نهادی)
۳. اعمال‌ تغییرات‌ قابل‌ توجه‌ در ساختار و عملکرد مناطق‌ و ادارات‌ آموزش‌ و پرورش‌
۴. واگذاری‌ اختیار تصمیم‌ گیری‌ در زمینه‌های‌ بودجه‌ بندی‌ مراکز آموزشی‌،تدوین‌ برنامه‌های‌ آموزشی‌، انتخاب‌ شیو ه‌های‌ تدریس‌ و یاد گیری‌ و روشهای‌ ارزشیابی‌ به‌ مدارس‌ و معلمین‌ از یک‌ سو و عدم‌ ضرورت‌ وجودی‌ برخی‌ از دوایر اداری‌ من‌ جمله‌ گروههای‌ آموزشی‌ از سوی‌ دیگر.
▪ معایب‌ آزمونهای‌ دو نوبته‌
▪ از جمله‌ مهمترین‌ معایب‌ آزمونهای‌ دو نوبته‌ می‌توان‌ به‌ موارد ذیل‌ اشاره‌ نمود:
۱. در طرح‌ امتحانات‌ دو نوبته‌ با،فراهم‌ کردن‌ بستری‌ مناسب‌ برای‌ قبولی‌ ناحق‌ و کمی‌ و عدم‌ آمادگی‌ دانش‌ آموزان‌ با وجود معلمین‌ کم‌ کار و سنت‌گرا
۲. افزایش‌ افت‌ تحصیلی‌ و تنزل‌ کیفیت‌ آموزشی‌
۳. عدم‌ وجود انگیزه‌ و هدف‌ اقتصادی‌ (کاهش‌ هزینه‌های‌ جاری‌ نظام‌ آموزشی‌) با مطالعه‌ اهداف‌،مواد و پیوست‌های‌ آیین‌ نامه‌ آزمونهای‌ دو نوبته‌
۴. نیاز به‌ تجهیز امکانات‌ آموزشی‌ و کمک‌ آموزشی‌، ضرورت‌ بازآموزی‌ مداوم‌ معلمان‌ و کادر مدارس‌، ارایه‌ خدمات‌ جانبی‌ و حمایتی‌ جهت‌ یادگیری‌ بهتر دانش‌ آموزان‌ و صرف‌ هزینه‌های‌ بیشتر توسط‌ مدارس‌.● بحث‌ و نتیجه‌ گیری‌
بازنگری‌ وتحول‌ نظام‌ آموزشی‌ ایران‌، با در نظر گرفتن‌ تحولات‌ عمیق‌ اجتماعی‌ و بافت‌ جمعیتی‌ جامعه‌،تامل‌ هوشمندانه‌ بر پیشرفتهای‌ چشمگیر و فراینده‌ جهان‌، تحلیل‌ بنیادی‌ کاستی‌های‌ نظام‌ آموزشی‌ و بررسی‌ شاخص‌های‌ کاریابی‌ درونی‌ آن‌ ضرورتی‌ اجتناب‌ ناپذیر و مداوم‌ بوده‌ که‌ مقایسه‌ نتایج‌ تحلیل‌ها و بررسی‌های‌ مذکور با نیازها و ویژگی‌های‌ لازم‌ جهت‌ ادامه‌ حیات‌ در جهان‌ نوین‌، حرکت‌ به‌ سوی‌ تمرکززدایی‌ و واگذاری‌ اختیارات‌ به‌ عوامل‌ اصلی‌ نظام‌های‌ آموزشی‌ (معلمین‌، کارکنان‌ و مدیران‌ مدارس‌)، تمرکز بر بهبود یادگیری‌ دانش‌ آموزان‌ و جلب‌ مشارکت‌ خانواده‌ها را به‌دنبال‌ داشته‌ است‌. رویکرد مدرسه‌ محوری‌ جهت‌ تحقق‌ اهداف‌ فوق‌ با توجه‌ به‌ نظام‌ به‌ شدت‌ متمرکز فرهنگی‌ و سازمانی‌ ایران‌، نیازمند بستر سازی‌ مناسب‌ است‌. از آنجا که‌ تغییرات‌ گسترده‌ و همه‌ جانبه‌ در گذشته‌ خاطرات‌ خوبی‌ را در اذهان‌ عمومی‌ جامعه‌ به‌ جا نگذارده‌ است‌، طراحی‌ آیین‌ نامه‌ ارزشیابی‌ فرآیند محور آزمونهای‌ دو نوبته‌ مقدمات‌ استقرار مدرسه‌ محوری‌ را فراهم‌ آورده‌ است‌.
در کنار اصلاح‌ برخی‌ از موارد متناقض‌ در آیین‌ نامه‌ مذکور توسط‌ شورای‌ عالی‌، اهتمام‌ جدی‌ و مسئولانه‌ مقامات‌ مسئول‌ اجرایی‌ در حوزه‌های‌ مالی‌ اداری‌، برنامه‌ ریزی‌ و نیروی‌ انسانی‌ و آموزشی‌ و پرورشی‌ جهت‌ آموزش‌ و باز آموزی‌ مداوم‌ عوامل‌ ذی‌ ربط‌ در کلیه‌ سطوح‌، تامین‌ امکانات‌ و خدمات‌ موردنیاز، اصلاح‌ نظام‌ استخدامی‌، ارتقای‌ پاداش‌ و مزایای‌ کادر آموزشی‌ و سیستم‌های‌ برنامه‌ ریزی‌ درسی‌ و آموزشی‌ می‌تواند حرکت‌ از نظام‌ تربیت‌ تلقینی‌ به‌ تربیت‌ پویا و خلاق‌ و مشارکت‌ جویانه‌ و از نظام‌ متمرکز اداری‌ به‌ ساختاری‌ نیمه‌ متمرکز و غیر متمرکز که‌ موجبات‌ فعال‌ سازی‌ اندیشه‌ و توان‌ آحاد جامعه‌ را فراهم‌ آورد، تسریع‌ بخشد. تحقیق‌ جامع‌ و کارآمد از اؤرات‌ اجرای‌ آیین‌ نامه‌ آزمونهای‌ دو نوبته‌ طی‌ سال‌ تحصیلی‌ ۸۰ـ ۷۹ ابهامات‌ را آشکار ساخته‌ و نقاط‌ قوت‌ و ضعف‌ طرح‌ را به‌ تصویر کشانده‌ و برنامه‌ ریزان‌ را برای‌ بازنگری‌ فرآیندی‌ برطرح‌ و رهبران‌ آموزشی‌ را برای‌ مدیریت‌ مطلوب‌ آن‌ مجهز می‌سازد. هم‌ اکنون‌ در نظام‌های‌ آموزشی‌ مدرن‌، مدارس‌ علاوه‌ بر مدیران‌،از هدایت‌ کننده‌هایی‌ تحت‌ عنوان‌ راهنما، مدرس‌ همراه‌، مشاور آموزشی‌ و درسی‌ و معلمین‌ راهنما برخوردارند.
موضوعات‌ و مفاهیم‌ هدایت‌ و نظارت‌، کنترل‌ و راهنمایی‌ تحصیلی‌ از دیرباز در حوزه‌ نظری‌ علوم‌ تربیتی‌ و مباحث‌ مدیریت‌ آموزشگاهی‌، دارای‌ جایگاه‌ شایسته‌یی‌ بوده‌ اند. صاحبنظران‌ علوم‌ تربیتی‌ بر این‌ باورند که‌ به‌ رغم‌ هر نوع‌ برنامه‌ ریزی‌ دقیق‌. مناسب‌ و بی‌ عیب‌ و نقصی‌، نمی‌ توان‌ هر سامانه‌ آموزشی‌ برنامه‌ ریزی‌ شده‌یی‌ را بدون‌ هدایت‌ و نظارت‌ و کنترل‌ عوامل‌ درونی‌ و بیرونی‌، به‌ سر منزل‌ مقصود رسانید. به‌ عبارت‌ دیگر، درست‌ است‌ که‌ ما برای‌ هدفمند ساختن‌ نظام‌ آموزشی‌ و درسی‌ ۵/۱۸ میلیون‌ دانش‌ آموز و ۵/۱ میلیون‌ فرهنگی‌، برنامه‌های‌ متعددی‌ را طراحی‌ و آنها را از طریق‌ مجاری‌ رسمی‌، قانونی‌ و اداری‌ برای‌ اجرا به‌ ادارات‌ آموزش‌ و پرورش‌ و به‌ وسیله‌ آنها به‌ مدارس‌ ابلاغ‌ می‌کنیم‌، اما آیا هیچ‌ ضرورتی‌ برای‌ هدایت‌ و نظارت‌ و کنترل‌ برنامه‌های‌ ابلاغ‌ شده‌ وجود ندارد؟ درست‌ است‌ که‌ ما شعار مدرسه‌ محوری‌ را مطرح‌ می‌کنیم‌ و تصمیمات‌ اتخاذ شده‌ توسط‌ شورای‌ مدرسه‌ را ملاک‌ معتبری‌ می‌دانیم‌، اما آیا حتما مدارس‌ خواهند توانست‌ اهداف‌ والایی‌ را که‌ در برنامه‌های‌ آموزشی‌ طراحی‌ شده‌ به‌ خوبی‌ به‌ اجرا در آورند؟
وقتی‌ سخن‌ از نظارت‌ و راهنمایی‌ یا کنترل‌ به‌ میان‌ می‌آوریم‌، منظورمان‌ طرح‌ نظریات‌ سنتی‌ کنترل‌ و نظارت‌ نیست‌. در نگرش‌های‌ کلاسیک‌ به‌ مقوله‌ کنترل‌، از این‌ فعالیت‌، بیشتر به‌ عنوان‌ مچ‌گیری‌، عیبگیری‌ و نظارت‌ توام‌ با سرپرستی‌ مستقیم‌ و حضوری‌ یاد می‌کردند. در این‌ حالت‌ تعدادی‌ مشخص از کارکنان‌، کنترولر یا نظارت‌ کننده‌ خاصی‌ داشتند که‌ دایما در حال‌ پایش‌ آنها بودند.در حالی‌ که‌ در نظریه‌های‌ جدید مدیریت‌ آموزشی‌ و در تجلیلگاه‌ اندیشه‌های‌ این‌ سبک‌ از مدیریت‌ مدارس‌ و نظام‌های‌ آموزشی‌، بیشتر از بعد هدایتی‌ نظارت‌ و کنترل‌ سخن‌ می‌گویند و اعلام‌ می‌دارند کنترولر، هدایت‌ کننده‌ فرآیند و فعالیتهای‌ آموزشی‌ و تصحیح‌ کننده‌ خطاها و انحرافات‌ و از همه‌ مهمتر تسهیل‌ کننده‌ فعالیت‌ آموزگاران‌ جهت‌ حرکت‌ در مسیر صحیح‌ و مبتنی‌ بر برنامه‌ و هدف‌ هاست‌.
افرادی‌ که‌ فعالیت‌ نظارتی‌ و هدایتی‌ به‌ آنها واگذار می‌شود، بیشتر از آنکه‌ کنترل‌ کننده‌ و پاینده‌ صرف‌ جریان‌ یاددهی‌ یادگیری‌ باشند، تصحیح‌ کننده‌ و آموزش‌ دهنده‌ بوده‌ و انتقال‌ اهداف‌ و تصحیح‌ دیدگاه‌ها نیز بر عهده‌ آنهاست‌. در این‌ نگرش‌، چون‌ به‌ کرامت‌ انسان‌ و ارزش‌های‌ والای‌ او توجه‌ کافی‌ مبذول‌ می‌شود و انسان‌ از پیچ‌ مهره‌یی‌ صرف‌، به‌ نیروی‌ صاحب‌ اندیشه‌ و اختیار بدل‌ می‌گردد، کنترل‌ از مراحل‌ پیش‌ افتاده‌ پایش‌ فیزیکی‌ به‌ درجه‌ خود کنترلی‌ صعود کرده‌ و هر انسانی‌، کنترل‌ فعالیتهای‌ خود را، خود بر عهده‌ می‌گیرد. این‌ مباحث‌، امروزه‌ در دیدگاه‌های‌ مرتبط‌ با مدیریت‌ کیفیت‌ جامع‌ مورد بحث‌ و بررسی‌ قرار می‌گیرد. هم‌ اکنون‌ در نظام‌های‌ آموزشی‌ مدرن‌، مدارس‌ علاوه‌ بر مدیران‌،از هدایت‌ کننده‌هایی‌ به‌ نام‌های‌ راهنما، مدرس‌ همراه‌، مشاور آموزشی‌ و درسی‌، معلم‌ راهنما و.... هستند که‌ از سوی‌ متولیان‌ نظام‌ آموزشی‌ (در حالتی‌ که‌ نظام‌ متمرکز یا غیر متمرکز باشد) یا از سوی‌ هیات‌ امنای‌ آموزشگاه‌ (در حالتی‌ که‌ نظام‌ آموزشی‌ غیر متمرکز باشد) به‌ کار گمارده‌ می‌شوند و وظیفه‌ هدایت‌ و نظارت‌ فرآیند آموزش‌ بر عهده‌ آنهاست‌. در ایران‌، نیز نمونه‌یی‌ مشابه‌ با حالت‌ اخیر را در مدارس‌ سما، برخی‌ مدارس‌ غیر انتفاعی‌ و نمونه‌ مردمی‌ (سابق‌) و نیز تعدادی‌ از مدارس‌ نمونه‌ دولتی‌ (در جنوب‌ شهر و مناطق‌ محروم‌ کشور) شاهد بوده‌ایم‌.
طی‌ سالهای‌ اخیر، وظیفه‌ نظارت‌ و هدایت‌ برنامه‌های‌ نظام‌ آموزش‌ رسمی‌ در ادارات‌ آموزش‌ و پرورش‌ کشور ایران‌ بر عهده‌ نهادهای‌ مختلفی‌ بوده‌ است‌ که‌ گروه‌های‌ آموزشی‌ و معلمین‌ راهنما، مقاطع‌ آموزشی‌ و تربیتی‌، دایره‌ ارزشیابی‌ بازرسی‌ و رسیدگی‌ به‌ شکایات‌، ستاد تجهیزات‌ و تکنولوژی‌ آموزشی‌ و.... از آن‌ جمله‌اند. گروه‌های‌ آموزشی‌ به‌ جمع‌ فرهیخته‌یی‌ از معلمان‌ رشته‌ها و پایه‌های‌ مختلف‌ تحصیلی‌ اطلاق‌ می‌گردد که‌ اعضای‌ آن‌ از میان‌ نیروهای‌ کیفی‌، توانمند و صاحب‌ فکر آموزش‌ و پرورش‌ انتخاب‌ شده‌ و با تجمع‌ در دپارتمانهای‌ آموزشی‌، وظیفه‌ نظارت‌ بر حسن‌ اجرا برنامه‌های‌ آموزشی‌ مدارس‌، بویژه‌ در بعد غیر کنترلی‌، هدایتی‌ و آموزشی‌ را برعهده‌ می‌گرفتند. تشکیل‌ جلسات‌ توجیهی‌، حضور در مدارس‌، گفتگو با معلمین‌، تشکیل‌ کلاس‌های‌ باز آموزی‌، ارسال‌ جزوات‌ ونشریات‌، ایجاد پل‌ ارتباطی‌ میان‌ مدارس‌ و دانشگاهها و ده‌ها کار کیفی‌ دیگر از جمله‌ فعالیتهای‌ گروه‌های‌ آموزشی‌ محسوب‌ می‌گردید.
برای مشاهدۀ منبع این مطلب اینجا کلیک نمایید.

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد شنبه 10 بهمن 1394 ساعت 11:18 http://newteachercfu.blogfa.com/

سلام
وقت بخیر
وبلاگتون عالی می باشد و اگر مایلید تبادل لینک داشته باشیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد