«ن وَالقَلَمِ»

«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» «سوگند به قلم و آنچه می‏نویسند.»، اطلاعاتی در باب علم تعلیم و تربیت در اسلام، ایران و جهان

«ن وَالقَلَمِ»

«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» «سوگند به قلم و آنچه می‏نویسند.»، اطلاعاتی در باب علم تعلیم و تربیت در اسلام، ایران و جهان

آموزش پایه در آلمان

سیاستهای آموزشی

کودکان آلمانی در سن شش سالگی برای گذراندن مدت زمان 4 سال آموزش ابتدایی نخستین وارد مدرسه می‌شوند. در این مدارس محیطی تربیتی آموزشی و اجتماعی برای کودکان آلمانی فراهم گردیده است. در مقایسه با مقاطع آموزشی بالاتر، این مدارس بسیار مساوات طلب می‌باشند.   کودکان تحت کنترل شدید قرار نگرفته و بخاطر استعدادشان دسته بندی نمی‌شوند. هدف مدارس ابتدایی پرورش کامل استعدادهای نهفته هر کودک است.   معلمان مدارس ابتدایی باور دارند که این مسئولیت آن‌ها است که به شناسایی کودکان ضعیف‌تر مبادرت نموده و به آن‌ها در زمینه درسی یاری برسانند.   معلمان زمانی را برای کمک به دانش‌آموزان ضعیف‌تر چه در کلاس و چه بعد از کلاس اختصاص می‌دهند.   آموزگاران به منظور بالابردن راندمان کلاس و برقراری ارتباط میان دانش‌آموزان و معلمان، اغلب همان گروه از دانش‌آموزان را به مدت یک سال درس می‌دهند،   و بسیاری از معلمان و مدیران متذکر شدند که مدارس سعی می‌کنند یک معلم با همان کلاس از پایه اول تا پایه چهارم باقی بماند بنا به اعتقاد   معلمان این عمل توانایی آنان در جهت دنبال کردن پیشرفت تحصیلی هر دانش‌آموز را افزایش داده و شرایط را برای حمایت شخصی از آنان فراهم می‌سازد.  اگر معلم ضعف درسی کودک را تشخیص دهد، کودک ممکن است یکسال از درس عقب بیفتد چون ممکن است ضعف درسی با ورود به کلاس بالاتر بیشتر شود.   به طبق آموزشی مقطع آموزش پایه تصمیم یک پایه درسی باید با جلب موافقت مسئولان مدارس صورت  گیرد. با وجود اینکه در خصوص ابقاء تحصیلی دانش‌آموزان در یک پایه درسی نارضایتی‌هایی وجود دارد،   اما افت تحصیلی در کلاس پیشین ننگ محسوب نمی‌شود. در عوض یک روش مهم برای پیشرفت به شمار می‌آید و با نظر مثبت کودک نسبت به آن انجام می‌شود اگر چه برای توانبخشی به کودکان ناتوان کارهایی صورت می‌گیرد، اما بیشتر آن‌ها به مدارس ویژه و نه مدارس معمولی فرستاده می‌شوند. مطابق سیاست‌های آموزش کشور مدرسه باید تجربه‌ای لذت‌بخش برای کودک باشد از این روی برقراری ارتباط با کودکان الزامی است. در این راستا، معلمان متذکر شدند که بازی‌های کلاسی که مشتمل بر تمرینات درسی به منظور جلب نظر و علاقه دانش‌آموزان صورت می‌گیرد. شایان ذکر است که این سیاست طی دو سال اول آموزش کودک معمول است. آن‌ها عقیده دارند که آموزش رفتارهای اجتماعی جزء مهمی‌از برنامه آموزشی کودکان در مدارس پایه می‌باشد. بنا به اعتقاد بسیاری از کارگروهی موثر بوده و تدریس خصوصی به‌عنوان مکمل آموزش کلاسی در جهت بالا بردن سطح روابط اجتماعی و به منظور آسان کردن فرآیند یادگیری می‌باشند مورد تاکید می باشد. آموزش مسئولیت پذیری به‌عنوان یک هدف مهم مطرح شده و معلمان وظایف کلاسی مانند آب دادن به گیاهان یا خارج کردن شیشه‌های شیر در ساعات تغذیه برای بالا بردن مسئولیت پذیری دانش‌آموزان را به آن‌ها تکلیف می‌کنند. مفهوم نمره به عنوان معیاری نمایانگر عملکرد کلاسی به دانش‌آموزان پایه دوم و سوم آموخته می‌شود،   بنابراین وقتی آن‌ها وارد پایه چهارم می‌شوند کاملا از سیستم نمره دهی آگاهی دارند. معلمان سبک آموزش کلاسی را نیز در پایه چهارم تغییر می‌دهند، آن‌ها شروع به آموزش دروسی می‌کنند که جنبه نظری بیشتری داشته باشد. در این زمان همچنین از تعدادی برنامه‌های آموزشی کاسته می‌شود تا دانش‌آموزان پایه چهارم جهت ورود  مقطع آموزش مقدماتی متوسطه آماده شوند. در واقع معلمین بر جدا سازی کودکان از محیط آرام ولی پر دغدغه مدارس ابتدایی مبادرت می‌نمایند.

در پایان مقطع  چهارم کودکان  از مدارس ابتدایی به یکی از چندین مدارس مقدماتی متوسطه راه می‌یابند. معلمین پایه یکی از این مدارس را به دانش‌آموزان پیشنهاد می‌کنند. با این حال تصمیم گیری نهایی توسط والدین کودکان صورت می‌گیرد

برای مشاهدۀ منبع این مطلب اینجا کلیک نمایید.


ساختار آموزشی کشور آلمان


ساختار آموزشی

نوجوانان آلمانی بخش ویژه‌ای از وقتشان را در مدرسه و انجام فعالیتهای مربوط به مدرسه مانند انجام تکالیف می‌گذرانند مدارس از ساعت 7:30 یا 8 صبح باز می شوند و حداقل تا 1 ظهر فعالیت دارند .  برنامه دانش‌آموزان هر روز متفاوت است.  دانش‌آموزان رشته‌های تحصیلی درGymnasium یا Gesamtschule بطور متوسط 40-30 کلاس در هفته دارند.  که هر کلاس 45 دقیقه به طول می انجامد.  بسیاری از مدارس بعد از ظهر ها فعالیتهای فوق برنامه ارائه می‌دهند اغلب نوجوانانی که ورزش میکنند وقت خود را در باشگاههای ورزشی می‌گذرانند نه در مدرسه.  بیشتر معلمان , والدین و دانش‌آموزان احساس می کنند که مدارس باید فعالیتهای فوق برنامه بیشتری ارائه دهند. تعداد کمی‌از دانش‌آموزان در کنار درس خواندن کار هم میکنند. عموماً کار کردن در هنگام تحصیل توسط والدین و معلمان توصیه  نمیشود.  دانش‌آموزان هنرستان ها استثنا هستند. بعلت وجود قسمتی از سیستم آموزشی دو گانه این دانش‌آموزان طی دوران تحصیلشان در یک کارخانه محلی بصورت پاره وقت کار میکنند.  یکی از مشکلات عمده نوجوانان درخانه وجود والدینی است که برای فرزندانشان حوصله  ندارند یا علاقه‌ای به کارهای فرزندانشان نشان نمی‌دهند معلمان تاکید کردند که مدارس نقش مهم و مرکزی در اجتماعی کردن جوانان دارند. بسیاری از دانش‌آموزان فکر میکنند مدرسه در زندگیشان یک بار اضافی است و مدرسه برای آن‌ها یک اجبار است.  به علاوه بسیاری از دانش‌آموزان مدرسه را به‌عنوان جایی  می‌دانند که بر اساس عملکرد آن‌ها روشی انتقادی را پیش میگیرد به هر حال اغلب دانش‌آموزان از یاد گرفتن دیدن همکلاسیها و برقراری رابطه متقابل با معلمان در مدرسه لذت می‌برند. ایجاد انگیزه در یک دانش‌آموز برای موفق شدن درمدرسه بوسیله عوامل زیادی صورت میگیرد که این عوامل شامل حمایت همکلاسیها و همیاری والدین می‌باشد. همچنین مهم است که ارتباط بین وضعیت دانش آموز در مدرسه و شغل آینده او را تشخیص دهیم.  این انگیزه سازی  برای کسب موفقیت در مدرسه در طول چند سال آخر دوره متوسطه افزایش یافته و این درست زمانی است که دانش‌آموزان درباره مسیر زندگی آینده شان در حال تصمیم گیری می باشند.   بدلیل نیاز برای کسب گواهی نامه برای ورود به بسیاری از کارها انگیزه ای قوی برای جوانان بوجود آمده است تا هرچه زودتر در مورد مسیر زندگی آینده تصمیم بگیرند.  حمایتهای جامعه برای تصمیم گیریهای شغلی متعدد است که شامل بروشورهای منتشر شده دولتی , مشاوره‌های شغلی و کتابخانه‌ها می‌باشد.   بسیاری از مدارس به دانش‌آموزانی که به کار نیاز دارند یک دوران کارآموزی سه هفته‌ای در یک موسسه یا شرکت طی سال‌های تحصیل , ارائه می دهند . دانش‌آموزانی که آرزو دارند تحصیلاتشان را در دانشگاه ادامه دهند باید گواهینامه Abitur را بدست آورند.  درصد زیادی از نوجوانان آلمانی به یکی از 400 دوره کارآموزی وارد می‌شوند طی کارآموزیهای سیستم دو گانه آموزش دانش‌آموزان بیشتر از نصف روز همزمان با تحصیل کار میکنند. پذیرش در بسیاری از دوره‌های کارآموزی بویژه در بانک ها و اداره های بیمه به صورت رقابتی می باشد.  نقش والدین درآموزش فرزندانشان از مدارس مقدماتی متوسطه به بعد  و برطبق سن آنها  تغییر   می کند.  والدین دانش‌آموزانی که 18 سال یا بیشتر هستند مستقیماً در آموزش فرزندانشان دخالت نمی‌کنند حضور در جلسات شبانه معلم – والدین توسط والدین دانش‌آموزان Hauptschule بسیارکم رنگ است حال آنکه از والدین دانش‌آموزان Realschule  انتظار بیشتری می‌رود تا دراین جلسات شرکت کنند. والدین دانش‌آموزان Gymnasium بیشترین فعالیت را دارند. معلمان بیشتر از مشکلات نوجوانان و عملکرد ضعیف آن صحبت میکردند که علت آنرا فقدان حمایت یا علاقه والدین می‌دانستند.  غفلت (Verwahrlosung ) واژه‌ای بودکه اغلب معلمان برای توصیف وضعیت خانوادگی دانش‌آموزان مشکل دار استفاده می‌کردند. مدارس آلمان دانش‌آموزان را در کلاس‌هایی تقسیم بندی می نمایند که معمولاً برای چندین سال درکنار یکدیگر می‌مانند و بنابراین فرصتهای بیشتری برای برقراری ارتباط همسالان خود دارند.   سیستم کلاسی تلاشی برای راحت بودن دانش‌آموزان در مدرسه است.  دور نمای ضعیف استخدام بویژه در آلمان شرقی در بسیاری از مواد سر چشمه ناامیدی و فقدان انگیزه برای بسیاری از نوجوانان می‌باشد.  

Gymnasium به دو سطح پایین و بالاتر تقسیم می‌گردد.  سطح پایین شامل کلاسهای 5 الی 10 و سطح بالاشامل کلاسهای 11الی13 می‌باشد. برای هر کدام از سطوح دورة تحصیلات نیازهای جداگآن‌های وجود دارد.  به علاوه Gymnasium  در ارائه دورة تحصیلی مطمئن به طور تخصصی عمل می‌کند و دانش‌‌آموزان می‌توانند در Gymnasium که یک با تعداد بیشتری رشته تحصیلی ارائه می‌دهد یکی را انتخاب نمایند.

  ادامه مطلب ...

سیاست های آموزشی کشور آلمان

اگر کودک در حد مدرسه نباشد،اگر قادر به یادگیری زبآن‌های خارجی نباشد و اگر استعداد یادگیری مسائل التزامی‌را نداشته باشد، پی در پی مردود خواهد شد و مکررا ً با شکست مواجه خواهد شد و در نتیجه رشد شخصیتی کودکان دچار مشکل خواهد شد.آن‌ها پی در پی شکست را تجربه می‌کنند و هیچ تجربه موفقی ندارند در نتیجه، ما معتقدیم که کودکانی را که در حد مدرسه نیستند نباید به مدارس فرستاد. این دسته از کودکان باید هر چه سریعتر تحت تعلیماتی با روش‌های آموزش مناسب قرار گیرند. کلیه دست اندرکاران سیستم آموزشی آلمان نقش تفاوتهای فردی را در توانائی افراد عملا ً تایید کرده‌اند. روش‌های آموزشی متفاوت در سیستم آموزشی آلمان انعکاسی است از این باور اجتماعی و سیاسی که توانایی فردی و هوش در همه افراد یکسان نیست. جداسازی متعصبانه دانش‌آموزان و فرستادن آنان به مدارس مختلف از این تفکر نشات می‌گیرد که یک جامعه برای دستیابی به موفقیت و پیشرفت به نخبگان تحصیلکرده و نیروی کار ماهر نیاز داشته و نیازهای آموزشی این دو گروه کاملا ً با یکدیگر متفاوت است. اغلب دانش‌آموزان باید تحت آموزش عملی قرار گیرند که سبب می‌شود به عنوان قشر مولد در جامعه فعالیت کنند. براین اساس، بهترین و باهوش ترین دانش‌آموزان باید بر اساس روشی منظم بر پایه رشته‌های کلیدی و مهم تئوریک تعلیم یافته تفکر منطقی را بیاموزند، سوال بپرسند و برای حل مشکلات بطور مستقیم عمل نمایند. به این ترتیب دانش‌آموزان آمادگی تحصیل در دانشگاه را خواهند یافت و دانشگاه سبب می‌شود که برای قبول مسئولیت در جامعه و سر انجام رهبری جامعه آلمان مهیا گردند. عموما ً در ایالتهایی که از نظر سیاسی محافظه کارترند، به ویژه ایالت‌های جنوبی،تفاوت میان روش‌های آموزشی نسبت به دیگر مناطق کشور ملموس‌تر است. در ایالت‌هایی که طی دهه‌های اخیر تحت تاثیر حزب دموکرات اجتماعی قرار گرفته‌اند، .اعتقاد به اجرای سیستم بازتر، سبب گردیده است تا انعطاف پذیری و همکاری بیشتری میان روش‌های آموزشی به وجود آید. طبقه بندی سنتی مدارس سطوح پایین‌تر متوسطه در این ایالت‌ها همچنان به قوت خود باقی است اما اضافه شدن مدارس جامع نشاندهنده نیاز به تغییر در سیستم آموزشی است. . علاوه برعقاید سیاسی مختلف که برخی تغییرات را در سیستم آموزشی آلمان بوجود آورده است،   جامعه آلمان و سیستم مدارس آن از افزایش تنوع فرهنگی تاثیر پذیرفته‌اند. در فاصله سال‌های 1960 و 1922،   تعداد دانش‌آموزان خارجی ثبت نام شده در مدارس آلمان از 800، 27 به 900،831 نفر افزایش یافته است. تعداد زیادی از این اعراد به کودکان اولین یا دومین نسل کارگران مهاجر کشورهای اروپای جنوبی نظیر یونان، ایتالیا و ترکیه تعلق دارند. به طور کلی می توان گفت که انحلال اتحاد جماهیر شوروی بسیاری از این مهاجران را از کشورهای دیگر نظیرلهستان، روسیه و یوگسلاوی به آلمان سوق داده است. تسهیلات تابعیت آلمانی سبب شده که بسیاری از مهاجران نسل دوم در آلمان باقی مانده و به خاطر نزدیکی زادگاه اروپایی شان میراث فرهنگی و زبانشان را حتی پس از چندیــن سال اقامت در آلمان حفظ کنند. به جز مدارس ابتدایی،  انواع دیگری از مدارس وجود دارد که برنامه‌های آموزشی متفاوتی از جهت زمان بندی،   تفهیمی‌و اهمیت ارائه می‌دهند.   افرادی که یکی از این دوره‌ها را با موفقیت پشت سر بگذارند گواهی نامه‌ای دریافت می‌ دارندکه امکان برخورداری از فرصتهای تحصیلی و یا آموزش حرفه‌ای جهت احراز شغل مناسب را فراهم می‌آورد. در جایی که سنت نقش مهمی‌در انتخاب رشته تحصیلات متوسطه بازی کرده و دختران و پسران همان رشته‌ای را انتخاب می‌نمایند که والدین شان از آن‌ها می‌خواهند،   امروزه والدین از فرصت‌هایی که گواهینامه‌های مدارس متوسطه ایجاد می‌کنند،  بیشتر آگاهی دارند.   در نتیجه در صد ثبت نام در این مدارس افزایش یافته است.  علی رغم این واقعیت که تحت تاثیرات تاریخی و سیاسی کاملا ً‌متفاوت،   تفاوت‌های فلسفی و ساختاری در سیستم آموزشی این سه ایالت بوجود آمده است،   سیستم اغلب قسمت‌ها بسیار به هم شبیه می‌باشد.

برای مشاهدۀ منبع این مطلب اینجا کلیک نمایید.


نظام آموزشی آلمان در نگاهی گذرا

مدارس آلمان تحت نظارت حوزه فرهنگی 16 ایالت می باشند ودر دستور کار به طور قابل ملاحظه‌ای ازیک ایالت به ایالت دیگری تغییر پیدا می کند.به منظور تعیین استانداردهای قابل قیاس اطمینان از اینکه گواهینامه‌ها در سر تاسر کشور معتبر می‌باشند، کنفرانس وزرای آموزشی کلیه ایالتها (KMK)، بطور منظم راه حلها و قوانینی را تصویب می‌کنند که بوسیله تمام اعضا قابل قبول است.  تفاوتهای بسیاری در سیاست‌های آموزشی در بین ایالت‌های مختلف وجود دارد. گروه‌های سیاستمدار که دارای قدرت هستند معمولاًتعیین می‌کنند چه سیستم‌های‌ آموزشی باید در مدارس به کار گرفته شوند. در حالی که آزادی خواهان برای حرکت به دست‌یابی آموزش برای همه دانش- آموزان در تلاشند. بسیاری از ایالات محافظه کار همچنین با سراسری نمودن آزمون‌های و یا آزمون‌ها تکمیلی دیگر کار می‌کنند.  بسیاری از اولیاء و مربیان نیز از مسأله سراسری نمودن  آزمون‌ راضی بودند. سراسری نمودن آزمون‌ها‌ باعث مقایسه مدارس با یکدیگر و جلوگیری کردن از پائین آمدن روحیه دانش‌آموزان بخاطر عملکرد ضعیف آن‌ها مدرسه ‌شود. . مدرسه به دانش‌آموزانش آموزشهای عمومی‌پیشرفته را بدون اینکه از نظر عملی آن‌ها افت کنند ارائه می‌دهد و آنان را برای آزمون‌ تکمیلی آماده می‌سازند. و بعد از سال دهم به آن‌ها آموزش‌های شغلی می‌دهد. کسانی که در مدرسه در آزمون تکمیلی بتوا نند به خوبی موفق شوند همچنین می‌توانند به مقاطع بالاتر بروند.  به دانش‌آموزان مطالب تئوری،  آموزشهای فرهنگی و ادبی که باعث می‌شود آن‌ها را جهت ورود به دا نشگاه تقویت کند داده می‌شود. به‌سازی سیستم مدارس آلمان معمولاًتوسط تجدید نظر و بازدیدهای مداوم کارشناسان و ناظران  آموزشی صورت می‌گیرد. بسیاری از دانش‌آموزان از آموزش مدارس راضی هستند. در حالی که بعضی از معلمان از موفقیت و کیفیت آموزش در زمان خودشان نسبت به حال ابزار تأسف نمودند. از زمانی که معلمان خدمتگذار مدنی دولت شده‌اند، نمی‌توانند به صورت قانونی اخراج شوند یا نرفیع بگیرند، بلکه تنها راه حفظ بودجه، قطع دوره‌های آموزشی می‌باشد. بسیاری از معلمان از تغییرات چشم انداز‌های اجتماعی در آلمان صحبت می‌کنند و می‌گویند این مطلب چه روی تدریس آن‌ها و برروی مطالب درسی تأثیر مستقیم دارد. در بعضی از مدارس بیش از 60 درصد دانش‌آموزان مدرسه، خارجی بودند و با آلمانی صحبت کردن مشکل داشتند. در مقاطع بالا معلمان،  دانش‌آموزان خارجی را خیلی کوشاتر از آلمانی‌های اصیل می‌دا نند. . به هر حال دانش‌آموزان‌،‌ اولیاء و معلمان از روش و عملکرد مدارس آلمان، سیستم و سودمندی آن خشنود می‌باشند.

برای مشاهدۀ منبع این مطلب اینجا کلیک نمایید.


جمعیت کشور آلمان


جمعیت آن 81,904,000 میلیون نفر است. پایتخت آن از سال 1990 برلین می باشد که این شهر حدود 5/3 میلیون نفر جمعیت دارد.زبان رسمی این کشور آلمانی است و اکثر مردم به زبان انگلیسی آشنایی دارند.

شهرهای مهم آن عبارتند از: برلین ، دوسلدورف ، هامبورگ ، فرانکفورت ، مونیخ ، کلن و هانوور.

برای مشاهدۀ منبع این مطلب اینجا کلیک نمایید.