«ن وَالقَلَمِ»

«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» «سوگند به قلم و آنچه می‏نویسند.»، اطلاعاتی در باب علم تعلیم و تربیت در اسلام، ایران و جهان

«ن وَالقَلَمِ»

«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» «سوگند به قلم و آنچه می‏نویسند.»، اطلاعاتی در باب علم تعلیم و تربیت در اسلام، ایران و جهان

امام حسن مجتبی (ع)؛ کریم آل کساء

 

امام‌ حسن‌ (علیه السّلام) اولین فرزند امیر مؤمنان‌ على‌ (ع) و فاطمه‌زهرا (س) است‌ که در شب‌ نیمه‌ ماه‌ رمضان‌ سال‌ سوم‌ هجری‌ در مدینه‌ متولد شد.

رسول‌ مکرم‌ اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بلا فاصله‌ پس‌ از ولادتش‌، او را گرفت‌ و در گوش‌ چپش‌ اقامه‌ گفت‌،  براى‌ او بار گوسفندى‌ قربانى‌ کرد، سرش‌ را تراشید ، هموزن‌ موى‌ سرش‌ ، نقره‌ به‌ مستمندان‌ داد. و از آن‌ زمان بود که آیین‌ عقیقه‌ و صدقه‌ دادن‌ به‌ هموزن‌ موى‌ سر نوزاد سنت‌ شد. پیامبر اسلام (ص) این‌ نوزاد را « حسن‌ » نامید ، نامی که در جاهلیت‌ سابقه‌ نداشت ‌و کنیه‌ او را ابومحمد نهاد که تنها کنیه‌ اوست‌.

لقب‌ هاى‌ ایشان، سبط، سید، زکى‌، و از همه معروفتر «مجتبى» است.

امام‌ حسن‌ هفت‌ سال‌ از زمان‌ جد بزرگوارش‌ را درک‌ نمود و و پس‌ از رحلت‌ پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) که‌ با رحلت‌ حضرت‌ فاطمه‌ دو ماه‌ یا سه‌ ماه‌ بیشتر فاصله‌ نداشت‌، تحت‌ تربیت‌ پدر بزرگوارش قرار گرفت‌.

پس‌ از شهادت‌ امام علی (ع)،  به‌ امر خدا و طبق‌ وصیت‌ آن‌ حضرت‌، به‌ امامت‌ رسید و حدود شش‌ ماه‌ به‌ اداره‌ امور مسلمین‌ پرداخت‌. در این‌ مدت‌ کوتاه، معاویه‌ ،‌ دشمن‌ سرسخت‌ على بن ابیطالب‌ (علیه السّلام) و خاندان‌ او که سالها به‌ طمع‌ خلافت‌ جنگیده‌ بود و با هدف آزار و اذیت امام و شیعیان به انواع دسیسه ها و فتنه ها متوسل شد و به عراق ، مقر خلافت امام حسن (ع) لشکر کشید.

 

ابعاد شخصیت امام مجتبی (ع)

 دامنه شخصیت بی نظیر سبط اکبر پیامبر (ص) بسیار گسترده است و آثار و نشانه های آن را در تمام کتب حدیث، تراجم، سیره، تاریخ و مناقب به وفور می توان مشاهده و مطالعه کرد.

از جمله ابعاد برجسته زندگانی و سیره سرور جوانان بهشت می توان به تواضع و فروتنی، حسن خلق، احترام متقابل و کمک و اکرام بینوایان و نیازمندان اشاره کرد. ایشان بازویی علمی و نیرویی بسیار کارآمد برای حکومت علوی و شخص امیرمومنان (ع) بوده است.

امام حسن (ع) از جمله کسانی بود که همواره از حریم رهبری دفاع می کرد . نه تنها در جنگ های جمل، صفین و نهروان فعالانه شرکت داشت، بلکه در بسیج نیروها از کوفه برای مقابله با فتنه طلحه و زبیر، گام های بسیار موثری برداشت.

امام حسن در نگاه پیامبر

 پیامبر بزرگوار اسلام از همان سنین کودکی از امام مجتبی (ع) به عظمت و بزرگی یاد می کرد. بی تردید این برخوردهای محترمانه و محبت آمیز ، نشانگر این بود که آن حضرت می خواست شخصیت والای امام را بیش از پیش، به مسلمانان معرفی کند.

 حذیفه گوید: روزی صحابه رسول خدا (ص) گرد پیامبر جمع شده بودند که حسن در خردسالی با وقار خاصی به جمع آنان پیوست. پیامبر با نگاه طولانی که بر او داشت، همه را مخاطب قرار داد و فرمود: «آگاه باشید که همانا او - حسن- بعد از من راهنما و هدایتگر شما خواهد بود. او تحفه ای است از خداوند جهان برای من ، از من خبر خواهد داد و مردم را با آثار باقی مانده از من آشنا خواهد کرد. سنت مرا زنده خواهد کرد و افعال و کردارش نشانگر کارهای من است. خداوند عنایت و رحمتش را بر او فرو فرستد. رحمت و رضوان خداوند بر کسی باد که حق او را بشناسد و به خاطر من به او احترام نموده و نیکی کند.» (1)

می گویند: روزی رسول ضمن اظهار محبت به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: «این فرزندم سید و بزرگ است و به زودی خداوند به دست او بین دو گروه مسلمان، صلح بر قرار خواهد کرد.»

با مطالعه در تاریخ اسلام می بینیم که امام مجتبی علیه السلام با مشاهده خیانت یاران و فراهم نبودن زمینه جنگ با معاویه، خیر و صلاح امت را در این دیدند که از درگیر شدن با معاویه خود داری کرده و با صلح پیشنهادی معاویه، موافقت کنند و در اثر این صلح، هم مسلمانان را از شر هجوم خارجیان نجات دادند و هم از جنگ و خونریزی جلوگیری کردند. (2)

 

امام حسن در نگاه امیرمومنان

امام حسن مجتبی (ع) در نگاه علی (ع) شخصیتی بسیار بزرگ و ممتاز بود. حضرت علی از همان دوران کودکی امام حسن که آیات الهی را برای مادرش فاطمه زهرا (س) می خواند، این گوهر را شناخت و در طول سالیانی که در کنار یکدیگر بودند، همواره از فرزند خود تمجید و تقدیر می کرد. حتی در برخی از موارد، قضاوت یا پاسخگویی به سوالات علمی را به عهده اش می گذاشت.

به عنوان نمونه :

روزی امام علیه السلام به فرزند خود فرمود: «برخیز و سخن گوی تا گفتارت را بشنوم» امام حسن (ع)عرض کرد: «پدرجان! چگونه سخنرانی کنم با این که رو به روی تو قرار گرفته ام؟!» امام خود را پنهان نمود، به طوری که صدای حسن را می شنید. امام حسن علیه السلام برخاست و خطابه خود را شروع کرد و پس از حمد و ثنای الهی ، فرمود: «علی، دری است که اگر کسی وارد آن در شود، مؤمن است و کسی که از آن خارج گردد، کافر است.»

در این هنگام امام علی علیه السلام برخاست و بین دو چشم حسن را بوسید و سپس فرمود: «ذریه بعضها من بعض و الله سمیع علیم؛ آنها فرزندان و دودمانی هستند که بعضی از بعضی دیگر گرفته شده اند و خداوند، شنوا و داناست. » (3)

روزی یک فرد شامی، نزد امام حسن علیه السلام آمد و خود را از پیروان امیرمومنان معرفی کرد. حضرت به وی فرمود: «تو از پیروان ما نیستی بلکه برای پادشاه کشور روم سوال هایی پیش آمده و پیک خود را نزد معاویه فرستاده، او در جواب عاجز مانده و تو را نزد ما فرستاده است. »

پیش از آن که مرد شامی سوالات خود را مطرح کند، امام حسن علیه السلام لب به سخن گشود و فرمود: «آمده ای که چنین سوال هایی را مطرح کنی: فاصله بین حق و باطل چه قدر است؟ بین آسمان و زمین چه قدر فاصله است؟ قوس و قزح چیست؟ کدام چشمه و چاه است که ارواح مشرکان در آن جمع هستند؟ ارواح مومنان در کجا جمع می شوند؟ خنثی کیست؟ کدام ده چیز است که هر یک سخت تر از دیگری است؟»

مرد عرض کرد: یا بن رسول الله! درست است، پرسش های من همین هاست که فرمودید.

سپس امام حسن (ع) در حضور پدر به تمام آن پرسش ها جواب داد. وقتی مرد شامی این پاسخ ها را شنید، گفت: «گواهی می دهم که تو فرزند رسول خدایی و همانا علی بن ابی طالب سزاوارتر است برای خلافت و جانشینی رسول خدا از معاویه... » (4)

 با توجه به سال شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام، هیچ معصومی به اندازه امام حسین (ع) در کنار برادر خود نبوده است. این دو امام معصوم نزدیک به پنجاه سال در کنار یکدیگر زندگی می کردند. بدین جهت امام حسین علیه السلام بیشتر از هر مسلمان دیگری به شخصیت علمی برادرش پی برده بود، و به ویژه در آن ده سال آخر که امامت و رهبری را عهده دار بود، با نگرش دیگری به امام حسن علیه السلام می نگریست.

امام حسین علیه السلام ضمن این که برادر خود را شخصیتی بی مانند می دانست، او را عالم ترین فرد به تفسیر و تاویل و آشنا به تمام علوم و مسائل حکومت و جهان اسلام می دانست.

   

امام و نقل حدیث از پیامبر

 امام حسن مجتبی علیه السلام در زمره محدثان و راویان رسول مکرم اسلام است که نامشان در تاریخ ثبت شده . امام که در دوران حیات پیامبر (ص) ده سال بیش نداشت، با دریافت گفته های پیامبر که گاهی آیات وحی بود و گاهی روایات، آنها را آموخته و به دیگران انتقال می داد.

 در تاریخ آمده است : امام مجتبی (ع) هفت ساله بود که به همراه پیامبر در مسجد حضور می یافت و آنگاه که آیات جدید بر او نازل می شد، همان ها را از زبان جدش می شنید و آنگاه که به خانه باز می گشت، برای مادرش فاطمه تلاوت می کرد، به گونه ای که هرگاه امیرمومنان وارد خانه می شد، ملاحظه می کرد آیات جدیدی که بر پیامبر نازل گردیده نزد فاطمه است. از آن حضرت جویا می شد، فاطمه می فرمود: از فرزندت حسن.

روزی حضرت علی علیه السلام زودتر به خانه آمد و از دید فرزندش پنهان گشت تا آیات جدید را که بر پیامبر نازل شده ، بار دیگر از فرزندش بشنود. امام حسن (ع) وارد خانه شد ، همین که خواست آیات قرآن را برای مادرش بخواند، زبانش به لکنت افتاد و از خواندن سریع باز ماند. مادرش شگفت زده شد. امام حسن گفت: مادر! تعجب نکن، گویا شخصیت بزرگی در خانه است که با شنیدن سخنانم، مرا از سخن گفتن باز می دارد!

در این هنگام، امیرمومنان از محل اختفا خارج شده ، فرزندش را در آغوش گرفت و بوسید.(5)

 

امام حسن (ع) و تربیت شاگردان

امام حسن مجتبی علیه السلام از همان دوران کودکی با نقل آیات شریفه قرآن و سپس نقل حدیث از پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله خدمت بزرگی به تشنگان علم و معرفت نمود، به ویژه در ده سال آخر عمر شریفش که حوادث دردناکی به مسلمانان به ویژه پیروان اهل بیت روی آورده بود، امام با صبر و بردباری و حوصله ای که از خود نشان می دادند، خود را برای هر نوع پاسخ گویی آماده می ساخت.

به همین جهت می بینیم که گروه ها و شخصیت های زیادی در محضر درس امام می نشستند که یقیناً تاریخ، نام بسیاری از آنها را ثبت نکرده است. بسیاری از صحابه رسول خدا و تابعین هستند که از محضر پر فیض امام حسن علیه السلام استفاده کرده اند.

یاران امام حسن(ع)

یاران امام (ع)  از نظر تعداد، بسیار کم هستند اما بسیاری از آنها از شخصیت های برجسته عالم اسلام می باشند.

- برخی از آنها پیامبر و پنج امام را درک کرده اند؛ همانند جابر بن عبدالله انصاری.

- برخی ، علاوه بر این که از یاران امام حسن علیه السلام هستند، جزو یاران امیرمومنان بوده اند؛ همانند احنف، اصبغ، جابربن عبدالله، رفاعه، زید، سلیم، سلیمان، سوید، عمرو بن حمق، عامر، کمیل، میثم، مسیب و ابواسحاق.

- برخی ، از یاران امام حسین علیه السلام نیز هستند، همانند جابر، جعید، حبیب، رشید، زید، سلیم، عمرو، کیسان، میثم و فاطمه.

- برخی از آنها جزو یاران امام سجاد علیه السلام نیز هستند، همانند جابر، رشید، سلیم و ظالم.

- برخی نیز جزو یاران امام باقرعلیه السلام شمرده شده اند؛ همانند جابر بن عبدالله انصاری که در سال 78 ه . ق به دیدار خدا شتافت. (6 )

نکته مهم دیگر این که تعدادی از یاران امام حسن علیه السلام همانند حبیب بن مظاهر اسدی، جزو شهدای کربلا هستند و برخی همانند کمیل بن زیاد، عمرو بن حمق خزاعی، رشید هجری و حجربن عدی در راه ولایت و دفاع از اهل بیت علیه السلام به شهادت رسیده اند.

 

فراز هایی از کلام گهربار امام مجتبی (ع)

 - هر روزه‌دارى‌ هنگام‌ افطار یک‌ دعاى‌ اجابت‌ شده‌ دارد . پس‌ در اولین‌ لقمه‌ افطار بگو : به‌ نام‌ خدا ، اى‌ خدایى‌ که‌ آمرزش‌ تو فراگیر و وسیع‌ است‌ ، مرا ببخش‌ . (7)

- وعده‌ دادن‌ آفت‌ کرم‌ و بخشش‌ است‌ ، و چاره‌ آن‌ انجام‌ و اتمام‌ بخشش‌ است‌ . (8)

- براى‌ مجازات‌ در خطاها و لغزش ها عجله‌ نکن‌ ، و بین‌ خطا و مجازات‌ براى‌ عذرخواهى‌ فرصتى‌ باقى‌ بگذار . (9)

- مصیبت ها و ناملایمات‌ کلیدهاى‌ پاداش‌ و ثواب‌ هستند . (10)

- نعمت‌ ، امتحان‌ و آزمایش‌ الهى‌ است‌ . پس‌ اگر شکر کردى‌ ، نعمت‌ است‌ و اگر ناسپاسى‌ کردى‌ ، به‌ غضب‌ و خشم‌ الهى‌ تبدیل‌ مى‌شود. (11)

- از بهره‌ زبانت‌ همان‌ مقدار براى‌ تو کفایت‌ مى‌کند که‌ راه‌ هدایتت‌ را از گمراهى‌ روشن‌ کند . (12)

- از تفکر و تعقل‌ غافل‌ نشوید ، زیرا تفکر حیات‌ بخش‌ قلب‌ آگاه‌ و کلید درهاى‌ حکمت‌ است‌ . (13)

- آماده‌ سفر آخرت‌ شو و قبل‌ از فرارسیدن‌ مرگ‌ زاد و توشه‌ خود را فراهم‌ کن‌ ، و بدان‌ که‌ تو در حالى‌ دنیا را مى‌طلبى‌ که‌ مرگ‌ ، تو را مى‌طلبد ، و امروز غم‌ و اندوه‌ فردا را نداشته‌ باش‌ ، و بدان‌ که‌ هر چه‌ از مال‌ دنیا بیشتر از غذا و خوراک‌ خود به‌ دست‌ آوردى‌ در حقیقت‌ آن‌ را براى‌ دیگران‌ ذخیره‌ کرده‌اى‌ ، و بدان‌ که‌ اموال‌ حلال‌ دنیا مورد محاسبه‌ قرار خواهد گرفت‌ و اموال‌ حرام‌ دنیا عقاب‌ و مجازات‌ دارد و در اموال‌ شبه‌ناک‌ و مشکوک‌ سرزنش‌ هست‌ . پس‌ دنیا را مانند مردارى‌ فرض‌ کن‌ و آن‌ مقدار از آن‌ برگیر که‌ تو را کفایت‌ کند ، پس‌ اگر حلال‌ باشد تو زهد ورزیده‌اى‌ و اگر حرام‌ باشد گناهى‌ مرتکب‌ نشده‌اى‌ چون‌ به‌ مقدار اضطرار و ناچارى‌ استفاده‌ کرده‌اى‌ آنچنان‌ که‌ از مردار به‌ هنگام‌ ناچارى‌ استفاده‌ مى‌شود ، و اگر در آن‌ عتاب‌ و سرزنش‌ باشد ، سرزنشى‌ کم‌ و آسان‌ خواهد بود . (14)

- براى‌ دنیایت‌ آنچنان‌ رفتار کن‌ که‌ گویا براى‌ همیشه‌ زنده‌اى‌ ، و براى‌ آخرتت‌ چنان‌ رفتار کن‌ که‌ گویا فردا خواهى‌ مرد . (15)

- به‌ درستى‌ که‌ هر کس‌ طالب‌ عبادت‌ باشد ، خود را براى‌ آن‌ آراسته‌ و پاک‌ مى‌کند . (16)

- از پدرم‌ شنیدم‌ که‌ پیامبر خدا فرموده‌ است‌ : هر کس‌ در قضاى‌ حاجت‌ برادر دینى‌ خود کوشش‌ کند ، مانند این‌ است‌ که‌ نه‌ هزار سال‌ خدا را عبادت‌ کرده‌ باشد در حالى‌ که‌ روزها روزه‌ و شبها مشغول‌ عبادت‌ باشد . (17)

- اى‌ کسانى‌ که‌ اهل‌ خوشگذرانى‌ و لذات‌ دنیا هستید ، بدانید که‌ این‌ لذات‌ باقى‌ ماندنى‌ نیست‌ ، و مغرور شدن‌ به‌ سایه‌اى‌ که‌ زوال‌ پذیر است‌ ، حماقت‌ است‌ . (18)

- بیشترین‌ عفو و بخشش‌ کریم‌ وقتى‌ است‌ که‌ خطاکار نتواند براى‌ خطاى‌ خود عذرى‌ بیاورد . (19)

- علم‌ و دانش‌ خود را به‌ مردم‌ یاد بده‌ و علم‌ دیگران‌ را یاد بگیر تا بدین‌ وسیله‌ هم‌ علم‌ خود را محکم‌ و استوار کنى‌ و هم‌ آنچه‌ نمى‌دانى‌ بیاموزى‌ . (20)

- کار نیک‌ آن‌ است‌ که‌ در انجامش‌ درنگ‌ نشود ، و بعد از انجام‌ آن‌ منت‌ نگذارند . (21)

 

پی نوشت ها:

 1- بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 43، ص 333

2- برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به صلح الحسن

3- بحار الانوار، همان ج و ص

4- احتجاج طبرسی، ج 1، ص 339 با تلخیص

5- بحار الانوار، ج 43، ص 338

6- بهجه الامال، ج 2، ص 480

7-  اقبال‌ الاعمال‌ ، ص‌ 116

8- بحار الانوار ، ج‌ 78 ، ص‌ 113

9- همان

10- همان

11- همان

12- همان ،  ص‌ 114

13- همان ، ص‌ 115

14- همان ، ج‌ ، 44 ، ص‌ 139

15- همان

16- تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 236

17- الفقیه‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 189

18- اعلام‌ الدین‌ ، ص‌ 241

19- همان ، ص‌ 297

20- بحار الانوار ، ج‌ 78 ، ص‌ 111

21- همان ، ص‌ 115

برای مشاهدۀ منبع این مطلب اینجا کلیک نمایید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد