فعالیتهای تربیتی از جمله فعالیتهای اساسی است که در حیات فردی و جمعی
انسان، تاثیری انکارناپذیر دارد. این فعالیتها برای تحقق اهداف مورد نظر،
تابع اصل یا اصولی است. مشخصکردن اصول تربیت از جمله اقدامات اساسی است که
باید قبل از هر کاری انجام پذیرد.
در این نوشته پس از بررسی بخشی از تعاریف و بحثهای ارائه شده توسط
صاحبنظران تربیت و کتابهای موجود درباره تربیت اسلامی، اصول تربیتی به
عنوان "ریشه و بنیانهایی تعریف شده که در جریان تربیت لازمالاتباع بوده
است و بسان دستورالعملی کلی، تمامی جریان تربیت را تحت سیطره و نفوذ خویش
دارد" بهگونهای که در صورت تخطی از آنها، رسیدن جریان تربیت به هدف نهایی
خودش دستخوش مخاطره میشود.
پس از ارائه تعریف اصل تربیتی به بررسی منابع اصل تربیتی پرداخته، و ضمن
بررسی دیدگاههای گوناگون درباره وضعی یا کشفی بودن اصول تربیت، این نتیجه
حاصل شده است که اصول تربیت اسلامی از جهتی حالت وضعی و از جهتی دیگر حالت
کشفی دارد؛ به عبارت دیگر اصول تربیت به لحاظ اینکه در قرآن، متون مذهبی و
سایر منابع وجود دارد، موضوعه و به لحاظ اینکه در متون مذهبی باید به
اکتشاف و استخراج آنها پرداخت، مکشوفه است. در بخش بعدی نوشته، پس از طبقه
بندی اصول تربیت به دو دسته عام و کاربردی، در نهایت چند اصل عام تربیتی
معرفی شده و به اختصار مورد بحث قرار گرفته که عبارت است از: اصل کرامت،
اصل مسئولیت، اصل عقل، اصل عدل ،اصل کمالجویی و اصل وسع.
چکیده:
هدف این مقاله بررسی جایگاه عقل در تعلیم وتربیت اسلامی است . در این رابطه منابع معتبر اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است .
بی شک جایگاه عقل در آموزه های دینی نقش بی بدیلی است ، که در کنار سایر جنبه های تربیتی ، می تواند در سعادت بشر تاثیر گذارباشد.
جز با عقل ورزی وخرد ورزی نمی شود فلسفه زندگی را تفسیرنمود، ولازم است که با اندیشه در راستای قرب الهی حرکت نمود.
مقاله 10، دوره 13، شماره 27، تابستان 1392، صفحه 171-186 ![]() | |
نوع مقاله: مقاله علمی- پژوهشی | |
نویسندگان | |
محمدرضا نیلی احمدآبادی* | |
استادیار دانشگاه علامه طباطبایی | |
چکیده | |
چکیده در نظام آموزشی ما علوم انسانی، با وجود فرهنگ غنی اسلامی ـ ایرانی، کاستیهای فراوانی دارد. علوم تربیتی که شاخهای از علوم انسانی است، به دنبال پرورش انسانهای مؤثر و کارآمدی است که استعدادهای آنها شکوفا شده است. در تعلیم و تربیت اسلامی تربیت انسان کامل با بهرهگیری از معارف دینی امکانپذیر است. موفقیت نظامهای آموزشی، مستلزم توجه به آموزههای وحیانی است. از سوی دیگر یافتههای بشری در علوم تربیتی نیز نباید مغفول واقع شود. در این رابطه به سه رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی به منزلة نظام توصیفی، استنباطی و استنباطی ـ تأسیسی اشاره شده است تا نسبت علوم تربیتی با معارف وحیانی تبیین شود. در این مقاله موضوع علوم انسانی، انسان و ماهیت او که موضوع اصلی علوم انسانی است، نسبت بین علوم تربیتی و تعلیم و تربیت اسلامی و عناصر مهم آن بررسی میشود. | |
کلیدواژگان | |
کلیدواژهها: علوم انسانی؛ علوم تربیتی؛ تعلیم و تربیت اسلامی؛ وحی | |
عنوان مقاله [English] | |
The Status of Islamic Education in Human Sciences | |
چکیده [English] | |
Human sciences have lots of deficiency in our educational system. Educational sciences as a part of human sciences, tried to educate efficient people who their talent have to actualize as a sign of god perfection in power. Paying attention to God Commandment is required to be succeed in this affair. In addition, consequences of scientific researches in educational sciences have to be considered. In this case, three Islamic educational approaches are specified. In this article, first we discuss about human sciences, human and its nature as a basic subject of human sciences, the relation between educational sciences and religious sciences. Then we explain the role of Education in sight of Islamic and classic sciences by specifying the fields of human sciences. | |
کلیدواژگان [English] | |
Keywords: Human Sciences, education, Revelation, Islamic Education | |
دکتر خسرو باقری
سه نگرش در تعلیم و تربیت اسلامی وجود دارد. در نگرش نخست تعلیم و تربیت اسلامی به منزله نظامی توصیفی است که از طریق بررسی آثار دانشمندان مسلمان میتوان بدان دست یافت. در نگرش دوم، نظامی استنباطی است که بر اساس آن، میتوان با استفاده از متون دینی برای همه مسائل تعلیم و تربیت، پاسخی فراهم آورد. در نگرش سوم، تعلیم و تربیت اسلامی به منزله نظامی استنباطی ـ تأسیسی تلقی شده است که در آن برخی مسائل و مباحثِ مربوط به تعلیم و تربیت از متون اسلامی استخراج میشود و دسترسی به برخی موارد دیگر بر اساس روشهای تجربی و پیشفرضهای دینی، انجام میگیرد.
در این نوشتار سعی برآن است که با عنایت به مطالب فوق، بااشارهای کوتاه به ماهیت و تاریخچه تعلیم و تربیت اسلامی به منزله رشتهای دانشگاهی، روشهای تحقیق و دستاوردهای آن نیز مورد بررسی قرار گیرد.
تعلیم و تربیت اسلامی (نگرشهای موجود در تعلیم و تربیت اسلامی)؛ تاریخچه تعلیم و تربیت اسلامی؛ روشهای تحقیق در تعلیم و تربیت اسلامی؛ رابطه تعلیم و تربیت اسلامی با سایر رشتههای علوم تربیتی.
تعلیم و تربیت اسلامی با عرف علوم تربیتیِ رایج فاصله دارد و با آن غریب است.زیرا علوم تربیتی معاصر تا آنجا که در قلمرو علوم تجربی قرار گرفته، راه خود را از آیینها و ایدئولوژیها جدا کرده و درپی آن بوده است که دانشی تجربی به دست دهد. حتی در حوزه اهداف و غایات تعلیم و تربیت نیز اینگونه استغنا از آیینها و ایدئولوژیها همچنان ادامه یافته زیرا رسیدگی به این امور، به طور غالب، برعهده فلسفه تعلیم و تربیت نهاده شده است.
اما در سرزمین ما و نیز برخی از کشورهای اسلامی، به دلیل نفوذ و غلبه اسلام در ساحت اندیشه و حیات مردم، سخن گفتن از نسبت میان اسلام و تعلیم و تربیت اهمیت ویژهای یافته است. به موازات شکلگیری علوم تربیتی در تاریخ معاصر، در کشورهای اسلامی نیز تلاشی جهت سامان دهی میراث کهن اندیشه و فرهنگ اسلامی صورت پذیرفته، به گونهای که بتوان از میان این میراث انبوه، سامانهای در هیأت علوم تربیتی فراهم آورد و آن را پاسخی به نیازهای این کشورها در تعلیم و تربیت دانست. سخن گفتن از تعلیم و تربیت اسلامی، کم یا بیش حاکی از روی آوردن به چنین چالشی است.
در این نوشتار سعی برآن است که با اشارهای کوتاه به ماهیت و تاریخچه تعلیم و تربیت اسلامی به منزله رشتهای دانشگاهی، روشهای تحقیق و دستاوردهای آن نیز مورد توجه قرار گیرد.