«ن وَالقَلَمِ»

«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» «سوگند به قلم و آنچه می‏نویسند.»، اطلاعاتی در باب علم تعلیم و تربیت در اسلام، ایران و جهان

«ن وَالقَلَمِ»

«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» «سوگند به قلم و آنچه می‏نویسند.»، اطلاعاتی در باب علم تعلیم و تربیت در اسلام، ایران و جهان

دیدگاه شهید مطهری درباره عدالت

 

اندیشه سیاسی شهید مطهری

 

مطهری معتقد است مملکت داری از امور مقدسی است تعین حاکم ا ز جانب حداوند است ولی در زمان غیبت با رعایت شرایطی به افراد واگذار شده است وی انتقاداتی به عملکرد کلیسا وارد نموده و اینکه حکمران در مقابل مردم مسئول نیست و حقوق پادشاهی و الهی است و دومی واندو موضوع حاکمیت ملی را مطرح می نمایدو حکمران باید در همه جوامع پاسخگوی مردم باشد در این جاست که می گوید.

«از نظر فلسفه اسلامی نتیجه اعتقاد به خداوند پذیرش حکومت مطلقه افراد نیست حاکم در مقابل مردم مسولیت دارد بلکه تنها اعتقاد به خداوند است حا کم در مقابل خداوند مسئول می سازد وافراد را زی حق میکند و استیقای حقوق را یک وظیفه شرعی معرفی میکند ایمان به خداوند از طرقی زیر بنای اندیشه عدالت وحقوقی ذاتی و عدالت واقعی مردم است وتنها با اصل وجود خداوند است که میتوان حقوق ذاتی وعدالت واقعی را به عنوان دو حقیقت مستقل از فرضیه ها وقراردادهاپذیرفت و از طرف دیگر دیگر بهترین ضامن اجرای انهاست

از نظر شهید  مطهری عدم سازگازی را باید ناشی از بد فهمی دین و دانش بشریت کفاف سعادت انسان را نمی کندهدفی استعماری است وبراین عقیدهاست که تاریخ جدای دین ا ز سیاسیت پس از رحلت پیامبر و با شروع خلافت خلفای را شدین آغازگشت وکسانی که حامل موارین معنوی اسلام بودید از سیاست و زعامت جهان اسلام بر کنار ماندند این باعث بروز انحرافاتی  دردین شد وسرانجام جدایی دین از سیاست را موجب گردید.

 

ادامه مطلب ...

دردشناسی نسل جوان از دیدگاه استاد مطهری(ره)

توفیقی بدست آمد تا لحظاتی با اندیشۀ مطهری، مطهّر اندیشه­ها در باب دردشناسی نسل جوان اُنس بگیریم و توشه برداریم و با این شعور که مقدّم بر شعر و مقدّمۀ شعار است، شمیم شورانگیز بهاری را در فضای جوانی جاری سازیم.

شمیم یاد تو ای گل به باغ جاریست          زلال نام تو در بستر زمان جاریست

مگر تو از نفس قدسیان سخن گفتی          که واژه واژه کلامت به هر زبان جاریست

هلا مطهری، ای جلوۀ جمال شهید          چه گفتی­ای که پیامت به هر کران جاریست

چراغ معرفتی برافروختی به جهان          که نور آن زِزمین تا به آسمان جاریست

انسان­ها رفتنی­اند و اندیشه­ها ماندنی و چه والاست اندیشه­ای که پنجرۀ زیبایی­ها را بر همگان بگشاید. مطهری­ها همیشه می­مانند و بر ماست که موج یادشان را همواره به تلاطم آوریم.

استاد شهید، در مقام یک دردشناس مسائل عقیدتی، حلّ مشکلات و عقده­های فکری خصوصاً جوانان جامعه را که عقیده داشت آینده­سازان ملک و مملکت هستند، وجهه همّت خود قرار داده بود.

 او طبیبی دردآگاه و آشنا با مشکلات و ناراضی­ها و ناراحتی­ها بود و این شناخت و بصیرت را نه تنها بواسطۀ وسعت و عمق غنای اندیشه فراچنگ آورده بود، بلکه خود درد کشیده و رنج بیماری به جان خریده بود و همین خصلت دوگانه سبب شده بود تا آنچه به مقولۀ درمان، پیشنهاد و ارائه می­کرد، به فوریت و سهولت اثر نیکوی خود را برجای می­گذاشت و در جان­ها کارگر می­افتاد.

در باب دردشناسی نسل جوان جامعه از زبان او چنین می­خوانیم: «نسل جوان ما مزایایی دارد و عیب­هایی، زیرا این نسل یک نوع ادراکات و احساساتی دارد که در گذشته نبود و از این جهت باید به او حق داد در این حال یک انحرافات فکری و اخلاقی دارد که باید آن را چاره کرد؛ چاره کردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا و احترام گذاشتن به آن، یعنی ادراکات، احساسات و آرمان­های عالی میسّر نیست. باید به این جهات احترام گذاشت؛ رودر بایستی ندارد.

 

ادامه مطلب ...

عدل الهی از منظر متفکر شهید مطهری

 

 مقدمه

 عدالت از مفاهیم بنیادین دینی بوده که همه ادیان الهی با هدف تحقق این اصل از سوی خدای متعال بواسطه انبیاء نازل گشته اند. مهمترین دغدغه پیام آوران الهی بعد از شناخت خدا و نزدیک کردن انسان به او، ایجاد و بسط عدالت بوده است. دین اسلام نیز به عنوان خاتم ادیان، تحقق عدالت را در سر لوحه اهداف خود قرار داده است. در این راستا باید خاطر نشان کرد که وجود 29 آیه از قرآن در باب عدالت، شاهدی بر اهتمام اسلام بر این اصل می باشد. لذا اهمیت این موضوع ما را بر آن داشت تا به بررسی مفهوم عدالت در اندیشه شهید مطهری بپردازیم.

به طور کلی حقیقت دینی مایه مرکزی اندیشه شهید مطهری بوده و در ساختار اندیشه او، مفهوم عدالت در خدمت پویایی و پاسداری از دین در برابر شبهاتی بود که مکتبها و جهان بینی ها آن را مطرح میکردند. بدین خاطر است که مضمون عدالت، حجم عمده ای از نوشتارها و سخنرانی های او را به خود اختصاص داده است.

تقریر عدالت نزد شهید مطهری، برداشت عالمانه از دین بوده و عدالت مورد تاکید ایشان، ناشی از درد دین میباشد. لذا او ناهنجاری های اجتماعی، آشفتگی روحی و جنایات اخلاقی و حتی عقده ها و جنایات را از عدم عدالت در جامعه دانسته و مانند فیلسوفانی همچون ارسطو و افلاطون که در فلسفه سیاسی خود در پی بهترین و عادلانه ترین نظام حکومت بودند، ایشان نیز به پیروی از اندیشه و عمل حضرت علی (ع)، عدالت را مبنای سیاست و فلسفه اجتماعی اسلام دانسته و آنرا ناموس بزرگ اسلام تلقی میکردند.

در باب اهمیت مفهوم عدالت در اسلام، همین بس که برخی معتقدند که اصل عدالت را میتوان به عنوان معیاری برای فقاهت و استنباط های فقهی مطرح نمود و در این راستا شهید مطهری نیز عدالت را از مقیاسهای اسلام شمرده و انکار آن را موجب عدم رشد فلسفه اجتماعی و فقه متناسب با اصول می داند و لذا میگوید که اگر حریت و آزادی فکر وجود داشت، اگر موضوع برتری اصحاب سنت بر اصل عدل پیش نمی آمد، اگر بر شیعه مصیبت اخباریگری نرسیده بود و فقه ما نیز بر مبنای اصل عدالت بنا شده بود، دیگر دچار تضادها و بن بستهای کنونی نمی شدیم. با توجه به این وضعیت، اصل مهم عدالت مورد غفلت واقع شده و با این حال هنوز یک قاعده و اصل عام از آن استنباط نشده است که این مطلب موجب رکود تفکر اجتماعی ما شده است. پس بر ماست که به اندازه وسع ناچیز خود به بررسی این اصل مهم در اندیشه شهید مطهری پرداخته و آن را احیاء نمائیم.

   ادامه مطلب ...

شرح مختصر زندگانی مولف شهید استاد مرتضی مطهری

استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود. در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی ( به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد.

در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می شود. در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود می رسد. در سال 1355 به دنبال یک درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته می شود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران » را بنیان می گذارد بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند. گرچه ارتباط استاد مطهری با امام خمینی پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولی در سال 1355 موفق گردید مسافرتی به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه های علمیه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار می گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می نماید. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو می کند و در همین سفر امام خمینی ایشان را مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می نماید. هنگام بازگشت امام خمینی به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده می گیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود یا گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت می رسد و امام و امت اسلام در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو می روند.

اندیشه‌های متفکر شهید استاد مرتضی مطهری همواره به عنوان اسلام‌شناسی آگاه، عالمی زمان شناس، دانشمندی دردآشنا و فیلسوفی توانا مورد علاقة فرهیختگان و جوانان فکور بوده و می‌باشد. استاد شخصیتی بود که پاسخ‌گویی به شبهات زمانه و مقابله با انحرافات فکری و عقیدتی را وجهة همّت خویش ساخت تا بدانجا که در قبال این مجاهدت عظیم علمی جان خویش را فدای آرمان خود ساخت.

امام خمینی (ره) در پیام تسلیت خویش به مناسبت شهادت استاد فرمودند: «مطهری شخصیتی بود که عمر شریف و ارزندة خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجروی‌ها و انحرافات مبارزة سرسختانه کرد.» این سخن امام جهت‌گیری اساسی فعالیّت‌های شهید را نمایان می‌سازد. استاد مطهرى هم در علم کلام و احاطه بر اندیشه هاى متکلمین اسلامى و هم در فلسفه اسلامى و آگاهى بر نظریات فلسفه اسلامى تبحر خاصى داشت.وى از این جهت بسیار عزیزالوجود و کمیاب بود و از معدود افرادى بود که واقعاً فلسفه اسلامى را درک کرده و لذت آن را چشیده و به اهمیت این میراث گرانبها پى برده بود.کتاب ها و مقالاتى که از استاد مطهرى منتشر شده و یا در شرف انتشار است و بیشتر جنبه فلسفى دارد عبارت است از:۱- مقدمه و پاورقى بر اصول فلسفه و روش رئالیسم (۵ جلد) ۲- علل گرایش به مادى گرى۳- انسان و سرنوشت۴- آشنایى با علوم انسانى (منطق و فلسفه)۵- تصحیح و تعلیق کتاب التحصیل۶- بخشى از کتاب سیرى در نهج البلاغه۷- مقالات فلسفى۸- نقدى بر مارکسیسم۹- شرح منظومه۱۰- شرح مبسوط منظومه (۴ جلد)۱۱- حرکت و زمان (تاکنون دو جلد آن منتشر شده است.)۱۲- درس هاى شفا (۱)درس و بحث علوم رسمى عقلى و نقلى نتوانست مانند بعضى از از طلاب حوزه علمیه استاد مطهرى را از قرآن دور نگه دارد. او که به قرآن و معارف قرآنى سخت عشق مى ورزید ارتباط و انس نزدیکى با قرآن داشت.وى جلسات تفسیر متعددى در تهران داشته اند که شروع آن از سال ۱۳۳۴ بوده است. براى نمونه مى توان جلسه تفسیر ایشان در قلهک که به مدت پانزده سال ادامه داشته است و نیز درس هاى تفسیر ایشان در مسجدالجواد را نام برد. او نسبت به نهج البلاغه و حضرت على(ع) علاقه خاصى داشت. با این کتاب مانوس بود و معمولاً در سخنرانى ها هر جا مناسبتى پیش مى آمد به فرازهایى از نهج البلاغه اشاره مى کرد.به عرفان نظرى و عملى هر دو واقف بود و در این مورد از محضر اساتید متعددى بهره برده بود. به علم اخلاق همانند دیگر فنون فرهنگ اسلامى آشنایى کامل داشت. کتب بسیارى را در علم اخلاق مطالعه کرده بود و به معارف ارزشمندى در مورد فلسفه اخلاق رسیده بود که نمونه اى از آن را مترجم کتاب کلیات فلسفه با استفاده از تقریرات استاد مرتضى مطهرى ذکر کرده است. (کتاب کلیات فلسفه، ترجمه دکتر سیدجلال الدین مجتبوى)مطهرى بیش از ۲۵ سال با مجامع و سمینارهاى علمى و دانشگاهى در ارتباط بود از این رو توانست بیش از همه به دردها و مشکلات آنها و روح غالب بر افکار آنها پى ببرد. آنچه نگارندة این سطور در این نوشتار دنبال می‌کند، نقش و تأثیر خود استاد در احیاء تفکّر اسلامی نمی‌باشد؛ البتّه بدون تردید متفکر نامدار ما، خود از شاخص‌ترین احیاگران اندیشة دینی در عصر حاضر می‌باشند و در مقالات و نوشته‌های بسیار بدین موضوع پرداخته‌اند و طبعاً راهکار و نحوة بازسازی اندیشة ناب دینی از منظر شهید، خود فصل و مشبعی می‌طلبد که باید در جای دیگری دنبال شود. آنچه در این مقال مدنظر است نحوة مواجهة فکری و استدلالی این فیلسوف اسلامی با انحرافات عقیدتی است که تحت عنوان نواندیشی دینی در جامعة اسلامی ترویج می‌شده است.شهید مطهری به نیکی می‌داند که عدم اشراف روشنفکری‌ دینی بر متون دینی، زمینه‌ساز استنباط‌های انحرافی و التقاطی خواهد بود و از این رو تأکید می‌کند که باید این قشر تحت نظارت اسلام شناسان به بیان دیدگاه‌های خود بپردازند و در این صورت است که وجود آن‌ها برای ترویج دین بسیار پرمنفعت و مبارک خواهد بود. امّا از آن‌جا که روشنفکران دینی معاصر ایشان در خود نیازی به این مهم احساس نمی‌کردند و بعضاً خود را اسلام‌شناس تلقی می‌کردند،فلذا گاه آموزه‌های دینی را آنچنان ارائه می‌کردند که از مفهوم اصیل خود کاملاً خالی گشته و با آن تباین اساسی پیدا می‌کرد و این‌جا بود که شهید مطهری، بر خود وظیفه می‌دانست که این آراء را به نقد بکشد و تبیینی واقعی و مبتنی بر درکی صحیح از این آموزه‌ها ارائه دهد.

برای مشاهدۀ منبع این مطلب اینجا کلیک نمایید.