«ن وَالقَلَمِ»

«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» «سوگند به قلم و آنچه می‏نویسند.»، اطلاعاتی در باب علم تعلیم و تربیت در اسلام، ایران و جهان

«ن وَالقَلَمِ»

«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» «سوگند به قلم و آنچه می‏نویسند.»، اطلاعاتی در باب علم تعلیم و تربیت در اسلام، ایران و جهان

مبانی تعلیم و تربیت

نویسنده:مریم شکریان

چکیده :

با توجه به فلسفه ی تعلیم و تربیت دراین مقاله سعی شده است تا نظریات دو تن از مفسران و متکلمان بزرگ معاصر اسلامی یعنی مرحوم علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری ( ره )تحت عنوان رئالیسم درفلسفه اسلامی مورد بحث قرار می گیرد .(1)به این نکته باید توجه کرد که نه تنها این دو فیلسوف بزرگ اسلامی رئالیست هستند ،بلکه تقریباً می توان گفت که همه فیلسوفان مسلمان نیزرئالیست هستند و معتقدند اشیاء مستقل ازما وجود دارند که بعضی ازطریق حواس درذهن تاثیر می کند و ذهن به درک آنها نائل می شود و بعضی هم توسط عقل شناخته می شود علاوه براین معتقدند غیرازجهان مادی نیزحقایقی وجود دارد که بهره ی آنها ازواقعیت کمترازمادیات نیست بلکه بیشترو والاتراست و ازهمه بالاتر وجود حق تعالی است که درعین مادی نبودن،واقعیت بخش هرواقعی داری است .چون درمکتب رئالیسم اسلامی تعلیم و تربیت ازنوع حکمت علمی ( ایدئولوژی ) و مقولات فلسفی (جهان شناسی،انسان شناسی،هستی شناسی،خدا شناسی ،ارزش شناسی و شناخت شناسی )به عبارت دیگرجهان بینی یا حکمت نظری رئالیسم اسلامی،اساس مسائل تربیتی دراین دیدگاه است و این ارتباط یک ارتباط منطقی است که می تواند برانسجام و هماهنگی نظام تربیتی آن تاثیربسزایی داشته آن را به عنوان یک نظام خاص تعلیم تربیت مطرح کند یعنی حکمت عملی که شامل اخلاق تعلیم و تربیت حقوق و ...است برحکمت نظری (مقولات و مسائل نظری و فلسفی )مبتنی است .بعداً به چگونگی این ارتباط اشاره خواهد شد .با توجه به این مقدمه مبانی تعلیم و تربیت رئالیسم اسلامی را می توان به طورکلی زیرتعریف کرد :
دیدگاه های کلی رئالیسم اسلامی درباره ی هستی، خدا، انسان ابعاد وجود او،شناخت دانش (نگرشهای کلی مقبولات و پیش فرض ها نسبت به جهان هستی )است که پایه و اساس تعلیم و تربیت را تشکیل می دهد .
اگربخواهیم تعریف خلاصه تری را بیان کنیم می توان گفت مبانی تعلیم و تربیت ،دیدگاه های رئالیسم اسلامی ،نسبت به انسان،حقیقت و ابعاد وجودی ،هدف ازآفرینش کمال نهایی و کیفیت حرکت او به سوی مقصد نهایی (قرب الی الله ) است . (2)

  ادامه مطلب ...

تعلیم و تربیت اسلامی

 مقدمه
دین مقدس اسلام دارای نظامی فراگیر و شامل است. به نحوی که هر متخصص متعهد و منصفی از هر فنی، به نحوی با نظرات دین اسلام سروکار دارد. چرا که اسلام همانند دیگر ادیان الهی بر تمام شئون انسانی اعم از اقتصاد، اجتماع، سیاست، حکومت، ... و به خصوص حوزه تعلیم و تربیت اشراف دارد. سرّ این واقعیت به طور اجمال این است که، اساساً دین را برنامه زندگی بشر دانسته‌اند.[1] پس منطقاً این برنامه باید در تمام شئون زندگی او منطبق باشد.
توجه مستقیم خطابات قرآنی و بقیه کتب آسمانی به انسان، نشان از توجه عمیق و دقیق همه ادیان الهی به ویژه اسلام به نفس انسانی و ابعاد مختلف وجودی او است. توجه اسلام به ابعاد فردی انسان، اعم از بعد عاطفی (وجدان، امیال، ‌غرایز، احساسات و...)، عقلانی (خرد، دانش، شناخت، افکار، عقاید و...) رفتاری و نیازهای زیستی، روحی روانی، عاطفی و... نشانگر این اهمیت است.
تربیت در اسلام دارای راه و رسم منسجم و کاملی است. به همین منظور در قرآن و سنت برای انسان یک برنامه زندگی کاملاً منسجم و نظام‌دار طراحی شده است. انسان برای بهره بردن از آن برنامه کامل، سالم و همه جانبه باید تحت یک تربیت صحیح و البته فراگیر به نحوی که تمام طول عمر او و همه جوانب و ابعاد انسانی‌اش را در بر گیرد، باشد.[2]
امّا بیان این نکته لازم است که تعلیم و تربیت اسلامی با علم تعلیم و تربیت کاملاً منطبق نیست. بنابراین ابتدا باید روشن شود که علم تعلیم و تربیت چیست و سپس نسبت آن با تعلیم و تربیت اسلامی بیان گردد.

 

ادامه مطلب ...

رابطه تعلیم و تربیت با تأکید بر دیدگاه اسلام

علی‌همت بناری

چکیده

«تعلیم» و «تربیت» دو مفهوم کلیدی در حیات علمی و معنوی بشر است که پیوسته در کنار هم به کار رفته، و همراه هم هستند، اما آیا این دو مفهوم، دو مفهوم بیگانه از هم هستند که به صورت اتفاقی کنار هم قرار گرفته‌اند، یا باهم رابطه دارند؟هدف این مقاله، پاسخ به این دست سؤالات است که با روش تحلیلی ـ استنادی تدوین شده است. در این زمینه، شش نوع رابطه میان این دو مفهوم وجود دارد که از میان آنها، رابطه آمیختگی و درهم تنیدگی صائب‌تر است. در آیات قرآن، دو مفهوم تعلیم و تزکیه، هر چند در کنار هم ذکر شده‌اند، اما از نحوة همراهی آن دو، می‌توان رابطه در هم تنیده و غیرقابل تفکیک در محتوا برداشت کرد. در روایات نیز هر چند دو مفهوم تعلیم و تربیت یا تعلیم و تزکیه، در کنارهم به کار نرفته‌اند، اما دو مفهوم علم و عالم به عنوان ثمرات مستقیم تعلیم به طور گسترده در کنار جلوه‌های تربیت و تزکیه به کار رفته‌اند. از بررسی آنها، تفکیک ناپذیری و درهم تنیدگی تعلیم و تربیت قابل استفاده است.

کلیدواژه‌ها: تعلیم، تربیت، آموزش و پرورش.


* استادیار علوم تربیتی جامعه المصطفی العالمیه                                                       ah.banari@gmail.com

دریافت: 14/6/1390ـ پذیرش: 29/9/1390


 مقدمه

تعلیم و تربیت نیاز ضروری بشر است به گونه‌ای که در طول حیات خود، پیوسته بدان نیازمند است. از این‌رو، از دیرباز این امر مورد توجه مربیان بزرگ و مصلحان اجتماعی بوده است. با این حال، عدم توجه به ماهیت این دو مفهوم در پاره‌ای موارد، موجب عدم بهره‌گیری از ظرفیت و جایگاه بایسته هر یک شده است: گاهی اوقات، با تمرکز و اهتمام بر یکی، از اهتمام و توجه به دیگری غفلت شده و احیاناً به تفکیک و جدایی این دو از هم و در نتیجه، بروز پیامدهای نامطلوب در روند رشد افراد جامعه شده است. در برخی مراکز تمرکز بر آموزش شده و از پیامدهای ضمنی تربیتی آن غفلت شده است و یا به بهانه اهتمام به امر تربیت، از کیفیت آموزش کاسته شده است. آیا به راستی «تعلیم» از «تربیت» جداست، یا این دو باهم در ارتباط هستند؟ در صورت وجود رابطه، این رابطه چگونه است؟ آیا رابطه آنها از نوع مجاورتی است و یا از نوع رابطه مقدمه و ذی‌المقدمه‌ای است؟ آیا از نوع رابطه تعاملی است؟ و یا از نوع یکپارچگی و درهم تنیدگی است؟ دیدگاه اسلام در این زمینه چیست؟ آیا می‌توان از طریق بررسی آیات قرآن و روایات معصومان(ص)، به چگونگی این رابطه پی برد؟ به رغم اهمیت این موضوع و پیامدهای مثبت و منفی، که بر نوع برداشت از رابطه این دو مفهوم در عرصه رشد و هدایت جامعه وجود دارد، آن‌گونه که شایسته است به این موضوع پرداخته نشده است. البته برخی پژوهشگران به گونه‌ای به این موضوع پرداخته‌اند. اما برخی از آنان، به انواع رابطه اشاره کرده‌اند، اما از منظر دینی موضوع را بررسی نکرده‌اند و رابطه را از نگاه آیات و روایات مورد توجه قرار نداده‌اند.1 برخی نگاه دینی داشته‌اند، اما به نوع رابطه و گونه‌های ممکن نپرداخته‌اند. ضمن اینکه تنها آن را از نگاه قرآن مورد توجه قرار داده، و توجهی به روایات نداشته‌اند.2 از این‌رو، این مقاله درصدد است تا ابتدا این دو مفهوم را چه به صورت انفرادی و چه به صورت ترکیبی تعریف و سپس، انواع رابطه‌های ممکن میان آن دو را مورد بررسی قرار دهد. در پایان، با بررسی آیات و روایات دیدگاه اسلام در این زمینه را مورد توجه قرار دهد.

 

ادامه مطلب ...

اصول ‏تربیت دراسلام (با تکیه‏ بر قرآن‏ کریم)

لطفعلی عابدی
چکیده

فعالیتهای تربیتی از جمله فعالیتهای اساسی است که در حیات فردی و جمعی انسان، تاثیری انکارناپذیر دارد. این فعالیتها برای تحقق اهداف مورد نظر، تابع اصل یا اصولی است. مشخص‏کردن اصول تربیت از جمله اقدامات اساسی است که باید قبل از هر کاری انجام پذیرد.
در این نوشته پس از بررسی بخشی از تعاریف و بحثهای ارائه شده توسط صاحبنظران تربیت و کتابهای موجود درباره تربیت اسلامی، اصول تربیتی به عنوان "ریشه و بنیانهایی تعریف شده که در جریان تربیت لازم‏الاتباع بوده است و بسان دستورالعملی کلی، تمامی جریان تربیت را تحت سیطره و نفوذ خویش دارد" به‏گونه‏ای که در صورت تخطی از آنها، رسیدن جریان تربیت به هدف نهایی خودش دستخوش مخاطره می‏شود.
پس از ارائه تعریف اصل تربیتی به بررسی منابع اصل تربیتی پرداخته، و ضمن بررسی دیدگاه‏های گوناگون درباره وضعی یا کشفی بودن اصول تربیت، این نتیجه حاصل شده است که اصول تربیت اسلامی از جهتی حالت وضعی و از جهتی دیگر حالت کشفی دارد؛ به عبارت دیگر اصول تربیت به لحاظ اینکه در قرآن، متون مذهبی و سایر منابع وجود دارد، موضوعه و به لحاظ اینکه در متون مذهبی باید به اکتشاف و استخراج آنها پرداخت، مکشوفه است. در بخش بعدی نوشته، پس از طبقه بندی اصول تربیت به دو دسته عام و کاربردی، در نهایت چند اصل عام تربیتی معرفی شده و به اختصار مورد بحث قرار گرفته که عبارت است از: اصل کرامت، اصل مسئولیت، اصل عقل، اصل عدل ،اصل کمال‏جویی و اصل وسع.

 
ادامه مطلب ...

جایگاه عقل در تعلیم و تربیت اسلامی

 

 چکیده:

هدف این مقاله بررسی جایگاه عقل در تعلیم وتربیت اسلامی است . در این رابطه منابع معتبر اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است  .

بی شک جایگاه عقل در آموزه های دینی نقش بی بدیلی است ، که در کنار سایر جنبه های تربیتی ، می تواند در سعادت بشر تاثیر گذارباشد.                                                                        

جز با عقل ورزی وخرد ورزی نمی شود فلسفه زندگی را تفسیرنمود، ولازم است که با اندیشه در راستای قرب الهی حرکت نمود.

        ادامه مطلب ...