از جمله اصلی ترین سیاست های آموزش دولت سوئد پرداختن به آموزش ضمن خدمت معلمین به عنوان عامل اساسی کسب استانداردهای بالای کیفی تدریس میباشد. کلیه دورههای آموزش ضمن خدمت برتقویت دستیابی به اهداف ملی وتوسعه فعالیتهای آموزشی مدارس استوار میباشد. درهمین راستا دوره های آموزش ضمن خدمت به افزایش دانش، مهارتها و ادراک کادر آموزشی مدارس کشور منجرگردیده است. گفتنی است که اهداف مذکور توسط دولت و مجلس ملی سوئد (ریکسداک) و تحت قوانین مصوب سال1989 به اجرا درآمده و تحقق یافته است.
درکشور سوئد آموزش ضمن خدمت در اواخر قرن 19 به عنوان ابزاری جهت قانونمند کردن دروس و ساختار آموزشی طراحی گردید.دورة رسمی آموزش ضمن خدمت توسط ایالات مختلف کشور درجهت افزایش توانایی معلمین مشغول به تدریس تا اواسط قرن بیستم تشکیل نگردید. باوجود این طی قرن19 نوعی ازآموزش ضمن خدمت باتوجه به نیازهای فردی معلمین توسط اتحادیههای معلمین برگزار میگردید.تصمیمات مجلس ملی سوئد (ریکسداک) طی سال 1962 جهت تشکیل مدارس پایه و اعمال اصلاحات آموزشی درمدارس تکمیلی متوسطه طی سال 1962 باعث شکلگیری نظام درسی جدیدی برای مدارس پایه و متوسطه کشور گردید. نظام جدید آموزشی همزمان بابرگزاری دورههای آموزش ضمن خدمت طی دهه 1960 توسعه یافت. طی20 سال منتهی به دهه 1980، اعتبارات کشوری در جهت پرداختن به دورةهای آموزش ضمن خدمت بههمراه فراهم نمودن دورهها و فرصتهای مطالعاتی برای افراد بهطور قابل ملاحظهای افزایش یافته است. دولت سوئد نیز به تشکیل نهادهای مرکزی آموزش ضمن خدمت مبادرت نمود که در راس آن انجمن ملی آموزش قرار داشت. درهمان اثناء، انجمنهای آموزشی ایالتی با برگزاری دورةهای آموزشی ضمن خدمت به تربیت مشاورین آموزشی درسطح ناحیهای مبادرت نمودند. دراواخردوره20 ساله مذکور، تغییراتی اعمال گردید. امتیاز معافیت از پرداخت مالیاتهای آموزشی لغو گردیده و دورههای آموزش ضمن خدمت بهعنوان ساعات کاری کلیه کادر آموزشی مدارس کشور تلقی گردید. طی سال 1990 مجلس ملی سوئد ((Riksdag تصمیم جدیدی مبنی برتقسیم مسئولیت میان دولت و شهرداریها اتخاذ نمود. درحال حاضر مسئولیت برگزاری دورةهای آموزش ضمن خدمت برعهده شهرداریها نهاده شده و این در حالی است که تعیین اهداف دورههای آموزشی پایه و متوسطه برعهدة دولت میباشد. پی گیری و ارزشیابی فعالیتهای محلی نیز بر عهدة دولت سوئد میباشد.
ساختار اولیه مراکز آموزش مقدماتی معلمان کشور سوئد در سال 1842 توسط نهادهای آموزشی ایالتی بنا نهاده شد. این درحالیست که آموزش معلمان درکشور سوئد به طور جدی پس از وضع مقررات ویژه آموزشی طی سالهای 1865-1862 درتعداد9مرکز آموزش معلمان (6 مرکز ویژه آموزش معلمین مرد و 3 مرکز ویژه معلمین زن) ارائه گردید. تا سال 1968 مسئولیت برگزاری دورههای آموزش معلمان بر عهده کلیساها به ویژه کلیسای جامع سوئد قرار داشت.گفتنی است که درابتدا دورههای آموزش معلمان در مراکز غیر آکادمیک معلمان برگزارمیگردید واین درحالیست که از سال 1968برخی از مراکز فوق به دانشکدههای آموزش معلمان تغییر وضعیت داده و برخی نیز تعطیل شد.
در سال 1977 و در نتیجه اصلاح قوانین آموزش عالی، کلیه مراکز آموزش معلمان تحت سیستم آموزش ملی دانشگاهها و دانشکدههای کشور قرار گرفت. برنامه جدید آموزش معلمان طی سال 1993 به اجرا گذارده شد. هدف اجرای طرح مذکور ارائه برنامههای آموزشی10هفتهای به کودکان استثنائی میباشد. دانشگاهها و کالجها که مجریان طرح مذکور محسوب میگردند خود به نحوی به اجرای برنامههای آموزشی مبادرت مینمایند.
تاریخچه آموزش کودکان استثنایی درکشورسوئد به قرن19میلادی باز میگردد. امروزه برخی از کودکان مواجه با نواقص فیزیکی درمدارس پایه عادی آموزش میبینندو این درحالی است که کودکان مواجه با مشکلات یادگیری تحت آموزشهای خاص دانشآموزان استثنائی قرار میگیرند.
مدارس پایه ویژه دانشآموزان مواجه با اختلالات یادگیری به آموزش کودکان ردههای سنی 16-7 سال مبادرت مینمایند. گفتنی است که آموزش درمراکز آموزش پایه استثنایی مدت زمان10 سال به طول انجامیده و گذراندن سال 10 برای دانشآموزان استثنایی اختیاری است. لازم به ذکر است که مدارس پایه استثنایی تنها موظف به ثبت نام از دانشآموزان برخوردار از حداکثر رده سنی 20 سال میباشند.
طبق تمهیدات مندرج در «قوانین آموزشی» و آئیننامههای مقطع تکمیلی آموزش متوسطه مسئولیت فراهم نمودن امکانات آموزش ویژه دانشآموزانی که نیازمند کمک و حمایت میباشند بر عهده مدارس کشور میباشد. حمایتهای مذکور از دانشآموزان مواجه با نواقص جسمانی و بینایی به عمل آمده و از طریق ارائه آموزشهای خاص توسط معلمان آموزشیافته و برگزاری آموزشهای مداوم به آنان ارائه میگردد. دولت معین نمیکندکه این حمایتها به چه شکلی باید باشند، بلکه تنها فراهمآوری این حمایتها را لازم میداند. مدیران مدارس نیزمسئولیت اطمینان یافتن از سازماندهی صحیح آموزش و رفاه در جهت برخورداری دانشآموزان از حمایتهای مورد نیاز را عهدهدار میباشد.
دبیرستانهای مردمی و انجمنهای آموزش بزرگسالان در زمره قدیمیترین مراکز سازمان یافته ارائه کننده دورههای آموزش بزرگسالان درکشور سوئد محسوب میگردند. با اعمال تغییرات ساختاری درحوزه آموزش سوئد طی قرن 19، روند توسعه آمورش بزگسالان تسهیل یافت. افتتاح نخستین مراکز آموزش متوسطه مردمی ویژه آموزش بزرگسالان در سال 1868 خود مبین این مطلب است. گفتنی است که سایر مراکز آموزش متوسطه مردمی کشور سوئد در آغاز قرن20 پدیدار شدند. انجمنهای آموزش بزرگسالان در کشور سوئد به واسطه توسعه جنشهای مردمی تشکیل گردید.ازجمله توسعه جنشهای مردمی نظیر جنبشهای مذهبی و جنبشهای سیاسی میتوان به نیاز اعضای جنبش به برخورداری از اطلاعات و بالابردن سطح آگاهی افراد از نیروی بالقوه خود اشاره نمود. گفتنی است که جامعه علمی این نیازها را تامین نموده، جنبشهای مردمی نظارت بر حوزه آموزش را به دست گرفته و نخستین گروههای آموزش بزرگسالان کشور طی سال 1902 شکل گرفت. علیرغم ارائه دورههای معمول آموزش بزرگسالان در مدارس ایالتی، طرح توسعه مدارس ویژه آموزش بزرگسالان کشور سوئد طی دهههای 60 -1950به اجرا در آمد. مدارس شبانه ابالتی ویژه بزرگسالان نیز در آوریل سال 1938 تاُسیس گردید. طی دهه 1950نیز افراد بزرگسال کشور سوئد از امکان حضور در دورههای آموزش تکمیلی برخوردار گردیدند.
قدیمیترین دانشگاه سوئد و کشورهای اسکاندیناوی( دانشگاه اوپسالا Uppsala) طی سال 1477 تأسیس شد.گفتنی است در آن اثنا دانشگاه مذکور بر دانشکدههای فلسفه، حقوق و الهیات مشتمل بوده و مختص دانشجویانی بود که قادر به ادامه تحصیل در سایر دانشگاههای اروپائی نبودند.طی قرن هفدهم دانشگاه لاند شروع به فعالیت نموده و آموزش عالی برخی از رشتههای علوم طبیعی را نیز شامل میگردید. علوم طبیعی در قرن هجدهم گسترش عمدهای یافت. طی قرن نوزدهم آزمون ورودی تحت عنوان معیار پذیرش دانش آموزان برگزار گردیده و طی دهه80 به مدارس گرامر آن زمان تعمیم یافته اما دانشگاهها کنترل زیادی برآن داشتند. تخصص و علاقه به تحقیق موجب گردید تامهارتهای علمی به عنوان یکی از مهمترین معیارهای انتصاب اساتیدتعیین گردد. در اواخر قرن19، تعدادی ازمؤسسات آموزش عالی تخصصی نیز آغاز به فعالیت نمودند که بعداً به دانشکدهها تغییر وضعیت دادند. دانشگاههای " آزاد " نیز طی سال 1891 درگوتنبرگ و طی سال 1878 در استکهلم آغاز به فعالیت نمودند. دانشگاههای مذکور بر علوم طبیعی تمرکز داشته و در جهت برآورده ساختن نیازمندیهای ساختار آموزشی هماهنگ باجامعه و محیط اطراف فعالیت مینمودند. در سال1889 دانشکدهها نیز به دانشگاهها تغییر وضعیت دادند. از آغاز قرن 19، مؤسسة کارولینسکا و مؤسسه سلطنتی فنآوری درحوزههای پزشکی و فنآوری آغاز به فعالیت نمودند. در سال 1997 دولت سوئد تصمیم به تغییر وضعیت دانشکدههای دولتی به دانشگاهها گرفت. توسعة اساسی آموزش عالی در دهة 1960 اتفاق افتاد یعنی هنگامی که دانشکدهها در اکثر نقاط دایر شدند. رشتههای آموزشی با برنامههای درسی ویژه تعیین شده و در سال1969 تصویب گردید.طی سال 1977 آموزش عالی دچار تحولات اساسی گردید. تقریباً کلیه دورههای آموزش عالی در قالب سیستم واحدی ادغام شده و به واسطه قوانین یکسان اداره میگردید. ویژگی بارز اصلاحات، تأکید عمده بر آموزش عالی به عنوان گامی در زندگی کاری و برآورده نمودن نیازهای منطبق با آن بود. جهت نیل به هدف مذکور، برنامههای آموزشی عمدتاً درقالب سیستمی واحد ادغام گردید. درهمین اثنا آموزش رایگان، توسط مجلس ملی سوئد (ریکسدگ) کنار گذاشته شد. گفتنی است که ریکسدگ هر ساله در خصوص ابعاد و اصول کلی آموزش رایگان به اتخاذ تصمیم مبادرت مینمود. پذیرش دانشجو عمدتاً بصورت متمرکز انجام میگرفت. این در حالی است که پذیرش رایگان عمدتاً توسط دانشکدهها صورت میگرفت. علاوه بر این، آژانس دولتی عهدهدار مسئولیت پذیرش و تعهد برنامههای آموزشی بود. آژانس مذکور همچنین عهدهدار مسئولیت تعیین برنامههای آموزش عمومی در جهت تعیین خطوط کلّی آموزش ملی بود. دانشجویان نسبت به این نظام معترض بودند زیرا باعث محدودیت در انتخاب رشتههای تحصیلی میگردید. از اینروی در اوایل دهة 90 اصلاحاتی صورت گرفت که منجربه تنظیم قوانین جدید آموزش عالی طی سال 1993 گردید. نتیجه براین شد که ریکسدگ و دولت سوئد به تصمیم گیری درخصوص خطوط آموزشی مبادرت ننموده و تنها به تصمیم گیری درخصوص نحوه و شرایط اعطای مدارک اعطایی و دامنه و اهداف آن مبادرت مینمودند. آژانس ملی کنار گذاشته شده و در نتیجه دانشجویان از آزادی عمل بیشتری برخوردار گردیدند.حضور درمراکز آموزش عالی بهطور قابل ملاحظهای افزایش یافت.